و آنچه را که انسان به حسب عادت در کسبهای یومیه درصدد تحصیل آن است، چیزی است که با آن بتواند زندگی نموده و حاجات یومیه خود را برطرف نماید؛ لذا زائد بر آن مقدار، نعمت غیرمترقبه محسوب میشود و به همین جهت ما در باب ارباح مکاسب گفتیم خروج مقدار خرج روزانه از تحت عنوان غنیمت تخصصی است نه تخصیصی.تخصیص عبارت است از اخراج بعضی از افراد موضوع از تحت حکمی که برای عام ثابت است بعد از اینکه موضوعا آن افراد داخل هستند، مثل اکرم العلماء الاالفساق منهم، که عالم فاسق موضوعا از افراد علماست، ولی حکم عام اکرام از او برداشته شده است. تخصص عبارت است از اینکه عنوان عام از همان اول شامل آن افراد نمی شود، یعنی آن افراد موضوعا خارجند؛ مثل اکرم العلماء که افراد جاهل موضوعا از تحت این حکم خارجند. و در اینجا که مؤونه و مخارج شخصی کاسب موضوعا از عنوان غنیمت خارج است تخصصا خارج است نه تخصیصا. (مقرر)
در هر صورت در مفهوم "غنم" خصوصیت جنگ و قتال اخذ نگردیده است، چنانکه با ملاحظه ضد آن که "غرامت" باشد این حقیقت شناخته میشود؛ و نیز غنیمت و مغنم هم که از مشتقات غنم هستند مختص به غنائم جنگ نمی باشند، بر فرض هم که بپذیریم این دو کلمه بر اثر کثرت استعمال مختص به غنائم جنگ باشند ولی دیگر ظهور فعل "غنمتم" را در غنائم جنگ نمی پذیریم، بنابراین آیه به سبب اطلاقش شامل غنائم جنگ و غیر آن میباشد.
واقع شدن آیه در سیاق آیات جنگ بدر هم موجب تخصیص آیه به غنائم جنگ نمی شود؛ زیرا هیچ گاه مورد آیه نمی تواند علت اختصاص حکم به همان مورد باشد، چون اگر چنین بود میبایست وجوب خمس فقط مخصوص غنائم جنگ بدر باشد، و هیچ مانعی ندارد که یک مورد خاص سبب نزول حکم کلی گردد که