صفحه ۹۵

جهت اهمیت حکم بیان شده در آیه - شروع فرمود و با آوردن حرف تأکید (ان ) آن را تأکید نمود، و حرف تأکید را با موصولی (لفظ "ما" در انما) که خود از مبهمات است و دلالت بر عموم دارد به دلیل عام بودن صله آن (غنمتم) به هم درآویخت، و برای دلالت بر تعمیم، صله را به مبهم دیگری (شئ) تفسیر فرمود، پس هر آنچه که مفهوم صله (غنمتم) بر آن منطبق است و لفظ "شئ" بر آن صادق باشد، موضوع این حکم خواهد بود.

کلمات اهل لغت در معنی غنیمت و مشتقات آن با هم اختلاف دارد، از بعضی کلمات استفاده می‎شود که این کلمه به آنچه که به وسیله جنگ به دست می‎آید اختصاص دارد، و از برخی دیگر عمومیت آن بر هر آنچه که انسان به عنوان فایده می‎گیرد و اموالی که به دست می‎آورد استفاده می‎گردد، و ظاهرا مراد از این کلمه آن چیزی است که انسان بدون مشقت بر آن فائق آید، پس در حقیقت غنیمت یک نعمتی است که انسان انتظار آن را نمی کشیده است، چه به وسیله جنگ به دست آمده باشد یا غیر از آن، بنابراین اطلاق این کلمه بر غنائم جنگ از باب اطلاق مطلق بر روشن ترین موارد آن است.

معجم مقاییس اللغه می‎گوید:

"غین و نون و میم اصل در کلمه بوده و از حروف صحیح می‎باشند که بر بهره وری انسان از چیزی که از قبل مالک آن نبوده دلالت دارد، سپس به آنچه که از مال مشرکین به قهر و غلبه گرفته می‎شود اختصاص پیدا نموده است."معجم مقاییس اللغه 397/4

شاید مراد از سخن معجم مقاییس که می‎گوید: "به آنچه که از مال مشرکین به قهر و غلبه گرفته می‎شود اختصاص پیدا نموده" غلبه داشتن اطلاق کلمه "غنیمت" بر چنین معنایی باشد، نه آنچنان اختصاصی که اطلاق کلمه "غنیمت" از مطلق بودن معنایش جدا شده باشد.

ناوبری کتاب