صفحه ۶۷

است.] و خداوند - عزوجل - برای فقراء در اموال اغنیاء واجب کرد آنچه را که کفایت نیاز آنان را کند، و خدا می‎دانست اگر آن مقداری که واجب فرموده کفایت نیاز آنان را نمی کند به یقین آن را زیادتر قرار می‎داد؛ جز این نیست که وضعیت بد فقراء به سبب فقر، از جانب کسانی است که آنان را از حقشان منع نمودند، نه به جهت آنچه خداوند برای آنان مقدر فرمود."فی صحیحة عبدالله بن سنان عن ابی عبدالله (ع) قال: ان الله - عزوجل - فرض الزکاة کما فرض الصلاة، فلو ان رجلا حمل الزکاة فاعطاها علانیة لم یکن علیه فی ذلک عیب، و ذلک ان الله - عزوجل - فرض للفقراء فی اموال الاغنیاء ما یکتفون به، و لو علم ان الذی فرض لهم لا یکفیهم لزادهم. و انما یؤتی الفقراء فیما اوتوا من منع من منعهم حقوقهم لا من الفریضة . (وسائل ‏3/6، باب 1 من ابواب ما تجب فیه الزکاة و...حدیث 3)

3- در خبر معتب است که گوید: "امام صادق (ع) فرمود: همانا زکات برای امتحان اغنیاء و کمک به فقراء قرار داده شده، و اگر مردم زکات مالشان را می‎پرداختند دیگر مسلمان فقیر نیازمندی باقی نمی ماند و با آنچه که خدا برای او واجب کرده بود بی نیاز می‎شد، و مردم فقیر و محتاج و گرسنه و برهنه نشدند مگر به معصیت اغنیاء."فی خبر معتب مولی الصادق (ع) قال: قال الصادق (ع): انما وضعت الزکاة اختبارا للاغنیاء و معونة للفقراء، و لو ان الناس ادوا زکاة اموالهم ما بقی مسلم فقیرا محتاجا و لاستغنی بما فرض الله له. و ان الناس ما افتقروا و لا احتاجوا و لا جاعوا و لا عروا الابذنوب الاغنیاء. الحدیث. (وسائل ‏4/6، باب 1 من ابواب ما تجب فیه الزکاة و...، حدیث 6). اینکه حضرت می‎فرماید: اگر اغنیاء حقوق فقراء را می‎دادند آنان غنی و بی نیاز می‎شدند، بهترین دلیل بر بطلان این توهم است که اسلام طرفدار ضرورت وجود طبقات فقیر و غنی در جامعه است؛ یعنی دیگر فقیری باقی نمی ماند. (مقرر)

4- در کتاب اموال ابی عبید آمده است که: "احمد بن یونس از ابی شهاب حناط، از ابی عبدالله ثقفی برای من روایت کرد که گوید: از امام باقر(ع) شنیدم که از علی (ع) چنین حدیث نقل فرمود: همانا خداوند - عزوجل - واجب کرد برای فقراء در اموال

ناوبری کتاب