صفحه ۵۵

پیامبر(ص) زکات از غیر آنها (نه چیز) را بخشید، پس اگر در اینها (سایر حبوبات) زکات واجب باشد دیگر بخشش نسبت به اینها معنی ندارد."استبصار 4/2

اشکالی که به این وجه وارد است - علاوه بر اینکه بیشتر روایات از حمل بر استحباب اباء دارد - این است که جمع بین دو دلیل را باید عرف و وجدان بپذیرند، همانند حمل مطلق بر مقید و تخصیص دلیل عام با دلیل خاص و مانند آن، اما جمع تبرعی (جمع کردن بین دو دلیل متعارض محضا لله و از روی سخاوت) با به کار گرفتن دقت عقلی به طوری که اساسی شود برای فتوا دادن و مجوز فتوا به استحباب باشد مشکل است؛ زیرا حکم به استحباب مثل دیگر احکام احتیاج به دلیل شرعی دارد، و در اخبار باب اسمی از استحباب نیست و چنین حکمی از اخبار باب به ذهن انسباق پیدا نمی کند.

وجه سوم: حمل بر تقیه نمودن روایاتی که بر زکات در غیر نه چیز دلالت دارد، این وجه را سید مرتضی در کتاب انتصار ذکر کرده و صاحب حدائق هم بر آن اصرار دارد و محقق همدانی نیز در کتاب مصباح الفقیه آن را قریب دانسته.

ولکن التزام به این وجه مشکل است مخصوصا نسبت به بیشتر روایات که می‎توان آنها را مورد ملاحظه قرار داد. سید مرتضی در کتاب انتصار بعد از بیان ادعای اجماع امامیه بر این که زکات فقط در نه چیز واجب است، مطالبی دارند که ما خلاصه آن را نقل می‎کنیم:

"اگر کسی بگوید: چگونه شما اجماع امامیه را ادعا دارید در حالی که سخن ابن جنید مخالف اجماع است و قائل است به اینکه زکات در جمیع حبوبات واجب می‎باشد و در این جهت روایات زیادی از ائمه (ع) ذکر نموده است و گفته که یونس بن عبدالرحمان هم همین عقیده را دارد؛ گوئیم: اعتباری به مخالفت ابن جنید و یونس نیست، چون اجماع امامیه قبل و بعد از ابن جنید و یونس بوده است، و روایاتی که ابن جنید به آنها تمسک کرده با روایاتی که ظاهرتر،

ناوبری کتاب