صفحه ۵۱۰

است اگر جز اسلحه آنان چیزی را نیابد که با آن از خود دفاع کند، در چنین شرائط به مقتضای حال چون اموال اهل بغی است، می‎تواند از آن استفاده کند البته در این صورت اموال اهل بغی و غیراهل بغی تفاوتی نمی کند؛ زیرا در هر شرایط که انسان به طعام دیگری نیاز پیدا کرد و به حد اضطرار رسید، می‎تواند تا حد رفع اضطرار از آن مصرف نماید."خلاف 169/3

ملاحظه می‎فرمایید که ظاهر کلام اول ایشان این است که به طور مطلق نمی توان اموال اهل بغی را تصرف کرد، و جواز تصرف در اموال منقول را به روایتی از اصحاب ما نسبت داده است. ولی ظاهر کلام دوم ایشان این است که آنچه از اموال منقول در تصرف سپاهیان است را می‎توان تصرف کرد. چنانچه در خلاف و نهایه آمده است.

6- سید مرتضی "ره" در ناصریات (مساله 206) پس از نقل کلام ناصر مبنی بر اینکه اموال سپاهیان اهل بغی را می‎توان تصرف نمود، می‎نویسد:

"این مطلب درستی نیست، چون آن گونه که اموال اهل حرب را می‎توان تقسیم نمود اموال اهل بغی را نمی توان به غنیمت گرفت و تقسیم نمود. و من بین فقهاء در این مورد مخالفی نمی دانم، و مرجع فقهاء در این زمینه آن چیزی است که امیرالمؤمنین (ع) در مورد محاربین بصره عمل نمود که تقسیم اموال آنان را جایز ندانست و آنگاه که از آن حضرت علت این امر را جویا شدند فرمود: "ایکم یأخذ عائشة من سهمه ؟" کدام یک از شما عایشه را جزء سهم خودش می‎پذیرد؟ و مانعی ندارد که حکم قتال اهل بغی با قتال اهل دارالحرب در این زمینه مخالف باشد، نظیر مسأله گریختگان از جنگ، که تعقیب اهل بغی جایز نیست ولی تعقیب سایر محاربین جایز است.

ولی فقهاء در بهره بردن از چارپایان و اسلحه اهل بغی به هنگامی که هنوز جنگ پابرجاست اختلاف نظر دارند، شافعی گوید: جایز نیست، ابوحنیفه

ناوبری کتاب