صفحه ۵۰۴

گریخته را بکشم و زخم خورده را از پا درآورم، ولی از آن صرف نظر کردم؛ به جهت سلامتی اصحابم که اگر روزی بر مخالفین من شوریدند کشته نشوند. و این حق برای امام قائم (ع) هست که گریخته را بکشد و زخم خورده را از پا درآورد."وسائل ‏16/11 و 18، باب 5 از ابواب جهاد عدو، حدیث 2

و غیر آن از دیگر روایات که برخی از آنها در مسأله دوم خواهد آمد.

[خلاصه کلام و نتیجه ]

به طور کلی با توجه به روایات زیادی که بیان شد حکم اولی درباره گریخته و مجروح و اسیر بغاة، روا بودن تعقیب گریخته و از پا درآوردن زخم خورده و کشتن اسیر است. و عمل امیرالمؤمنین (ع) درباره اهل بصره و فرمان حضرت مبنی بر منت گذاردن بر آنان یک بخشش و منتی بود که حضرت در آن مورد خاص برگزید، با این وصف چگونه می‎توان حکم منت نهادن را یک حکم مستمر در همه زمانها قرار داد و فقهاء شیعه هم به آن فتوا بدهند؟

مگر اینکه گفته شود: حکم امیرالمؤمنین (ع) نسبت به اهل بصره اگرچه یک حکم ولائی و حکومتی بوده ولی یک حکم موقت و برای مورد خاص نمی باشد، بلکه حکمی است حکومتی و مستمر تا زمان ظهور حضرت قائم (ع)، و این مطلب از برخی از روایات نیز که در مسأله بعد می‎آید استفاده می‎شود. در کلامی از اصبغ بن نباته آمده است: "وقتی که اهل بصره را شکست دادیم منادی حضرت ندا داد: زخمی را از پا درنیاورید، گریخته را تعقیب نکنید، و هر کس سلاحش را به زمین گذارد در امان است؛ این سنتی است که پس از این الگو واقع خواهد شد."و فی خبر عبدالله بن سلیمان عن ابی عبدالله (ع): "و لو قتل علی (ع) اهل البصرة جمیعا و اتخذ اموالهم لکان ذلک له حلالا ولکنه من علیهم لیمن علی شیعته من بعده." (وسائل ‏58/11 و 59، باب 25 از ابواب جهاد عدو، حدیث 6)

ناوبری کتاب