از این حدیث و حدیث پیشین استفاده میشود که این حکم از جانب امیرالمؤمنین (ع) از باب منت بر اهل بصره واقع شده، چنانچه نظیر همین حکم از رسول خدا(ص) بر اهل مکه واقع گردید، و الا این حق آنان بود که زخم خوردگان را از پا درآورند گریخته شان را تعقیب نمایند، که به زودی بیان خواهد شد.
6- و در مستدرک از مفید به سند خویش از نامه ای که امیرالمؤمنین (ع) بعد از واقعه جمل به اهل کوفه نوشت آمده است: "وقتی که خداوند آنان را شکست داد فرمان دادم که فراری تعقیب نگردد، زخم خورده از پا درنیاید، کشف عورت نشود و پرده ای دریده نگردد و کسی داخل خانه ای نشود مگر با اجازه، و مردم را امان دادم."من تحف العقول عن ابی الحسن الثالث (ع) انه قال فی جواب یحیی بن اکثم: "و اما قولک : ان علیا قتل اهل صفین مقبلین و مدبرین، و اجاز علی جریحهم و انه یوم الجمل لم یتبع مولیا و لم یجز علی جریح و من القی سلاحه آمنه و من دخل داره آمنه؛ فان اهل الجمل قتل امامهم و لم یکن لهم فئة یرجعون الیها و انما رجع القوم الی منازلهم غیر محاربین و لا مخالفین و لا منابذین و رضوا بالکف عنهم، فکان الحکم فیهم رفع السیف عنهم و الکف عن اذاهم؛ اذ لم یطلبوا علیه اعوانا. و اهل صفین کانوا یرجعون الی فئة مستعدة و امام یجمع لهم السلاح و الدروع و الرماح و السیوف و یسنی لهم العطاء و یهیئ لهم الانزال و یعود مریضهم و یجبر کسیرهم و یداوی جریحهم و یحمل راجلهم و یکسو حاسرهم و یردهم فیرجعون الی محاربتهم و قتالهم فلم یساو بین الفریقین فی الحکم؛ لما عرف من الحکم فی قتال اهل التوحید؛ لکنه شرح ذلک لهم فمن رغب عرض علی السیف او یتوب عن ذلک ." (وسائل 56/11، باب 24 از ابواب جهاد عدو، حدیث 4 به نقل از تحف العقول 480/)
7- و نیز در مستدرک از امالی مفید به سند خویش از حبة العرنی آمده است که در واقعه جنگ جمل: وقتی مردم شکست خورده و گریختند، منادی امیرالمؤمنین (ع) ندا داد: "زخم خورده را از پا درنیاورید، گریخته را تعقیب نکنید، و هر کس به خانه خود رود و در را ببندد در امان است، و هر کس سلاحش را به زمین گذارد در امان است."فی الکافی ایضا بسنده عن ابی حمزة الثمالی قال: قلت لعلی بن الحسین (ع): ان علیا(ع) سار فی اهل القبلة بخلاف سیرة رسول الله (ص) فی اهل الشرک ؟ قال: فغضب (ع) ثم جلس ثم قال: "سار والله فیهم بسیرة رسول الله (ص) یوم الفتح ان علیا(ع) کتب الی مالک و هو علی مقدمته فی یوم البصرة بان لا یطعن فی غیر مقبل و لا یقتل مدبرا و لا یجیز علی جریح و من اغلق بابه فهو آمن. فاخذ الکتاب فوضعه بین یدیه علی القربوس من قبل ان یقراه ثم قال: اقتلوهم فقتلهم حتی ادخلهم سکک البصرة ثم فتح الکتاب فقراه ثم امر منادیا فنادی بما فی الکتاب." (وسائل 55/11، باب 24 از ابواب جهاد عدو، حدیث 2)