صفحه ۴۹

کننده در بعضی روایات از برنج یا ذرت سؤال کرده است، و بر فرض تقیه و اینکه حکم زکات در آنچه با پیمانه سنجیده شود خلاف واقع بوده چه داعی و ضرورتی وجود داشته تا امام (ع) به بیان میزان کلی در زکات نسبت به آنچه که با پیمانه سنجیده می‎شود بپردازد، و یا امری که خلاف واقع است را به پیامبر(ص) نسبت دهد، و این در حالی است که ضرورت تقیه با گفتن کلمه "بلی" مثلا از طرف امام (ع) مراعات می‎شد و دیگر نیازی به پرداختن به این امر نبود.

مگر اینکه گفته شود: تقیه گاهی برای امام است و گاهی برای سؤال کننده و گاهی برای سایر شیعیان، شاید تقیه در اینجا از نوع سوم باشد، چون شیعیان مبتلا به حکام ستمگر بودند که از آنان در هر چه که با پیمانه سنجیده می‎شد زکات می‎گرفتند؛ لذا امام (ع) خواست که شیعیان این زکات را بدهند و مقاومتی نکنند، تا اینکه از تعرض و ظلم حاکمان در امان باشند.

7- در سنن بیهقی به سند خویش به نقل از مجاهد آمده است: "در عهد رسول الله (ص) صدقه (زکات) نبود مگر در پنج چیز: گندم و جو و خرما و کشمش و ذرت."فی سنن البیهقی بسنده عن مجاهد، قال: لم تکن الصدقة فی عهد رسول الله (ص) الافی خمسة اشیاء: الحنطة و الشعیر و التمر و الزبیب و الذرة . (سنن بیهقی ‏129/4، کتاب الزکاة، باب الصدقة فیما یزرعه الادمیون) البته حصر [مگر] در اینجا اضافی [نسبی ] است حصر بر دو گونه است: حقیقی و اضافی؛ حصر حقیقی تخصیص موصوفی است به صفتی و یا صفتی به موصوفی به گونه ای که شامل دیگران نشود. حصر اضافی تخصیص موصوف است به صفت و یا صفت به موصوف نه به طور حقیقی بلکه در مقایسه و نسبت به چیزهای دیگر. در مورد فوق، این که در پنج چیز نقل شده، در مقایسه با آنچه در زمان رسول الله (ص) از زمین می‎روئیده در نظر گرفته شده است. (مقرر) یعنی در آنچه که زمین می‎رویانید.

ناوبری کتاب