صفحه ۴۷۳

خلاصه کلام و نتیجه

اشکال و اختلافی نیست که بعد از مسلمان شدن اسیر، کشتن او جایز نیست؛ چون روشن است که با اسلام آوردن، خونش محترم است؛ و به دلیل آنچه که در "منتهی" و "تذکره" بیان شد از اجماع و دو حدیثی که نقل گردید، و در این جهت بین کسی که قبل از پایان جنگ اسیر شود یا بعد از آن فرق نیست.

و اما نسبت به غیر کشتن از دیگر شیوه ها گوئیم: اگر اسارت بعد از تمام شدن جنگ باشد، ظاهر این است که امام بین شیوه های سه گانه مخیر است، و شیخ طوسی در "مبسوط" و محقق در "شرایع" به این فتوا داده اند، چنانکه گذشت.

صاحب جواهر گوید:

"در این مسأله اختلاف قابل توجهی نیافتیم، بلکه مسأله بدون اشکال است به دلیل اصل و اطلاق روایت."سنن بیهقی ‏182/9، کتاب الجزیة، باب من لا تؤخذ منه الجزیة من اهل الاوثان.

مراد ایشان از اصل، استصحاب حکم اسارت قبل از اسلام آوردن است؛ و منظور از اطلاق، اطلاق خبر طلحه و نیز خبر زهری نسبت به برده گرفتن است.

و آنچه از مبسوط گذشت که پیامبر(ص) عقیل را با گرفتن فدیه آزاد کردند و او را به بردگی نگرفتند، بر عدم جواز برده نمودن اسیر مسلمان دلالت ندارد؛ زیرا شاید پیامبر(ص) فدیه دادن را از این جهت اختیار کرد که آن یکی از اطراف تخییر او بود و آن را سزاوارتر می‎دید.

و اما کسی که قبل از پایان جنگ اسیر شود سپس اسلام بیاورد، چه بسا بشود درباره او نیز قائل به تخییر بین شیوه های سه گانه شد.

ناوبری کتاب