صفحه ۴۷۲

این قول نمی شناسیم، به دلیل این سخن پیامبر(ص) که فرمودند: "دستور دارم که با مردم بجنگم تا وقتی که بگویند: لا اله الا الله، وقتی آن را گفتند احترام خون و مالشان از جانب من محفوظ است، جز موارد اجرای حق و عدالت."مبسوط 20/2

و شیخ طوسی از عیسی بن یونس، از اوزاعی، از زهری، از علی بن الحسن امام زین العابدین (ع) روایت کرده که فرمود: "اسیر وقتی که اسلام بیاورد خونش محترم است و "فئ" می‎گردد."شرایع ‏318/1 (= چاپ دیگر242/).

سپس علامه متعرض اقوال فقهاء سنت شده و قصه آن مرد از بنی عقیل را همان طور که از مغنی نقل شد بیان نموده است."مغنی ‏402/10

حدیثی را که علامه در منتهی از پیامبر(ص) روایت کرده، بیهقی آن را به سند خویش از بخاری و مسلم روایت نموده و آن دو به سند خویش از ابی هریره و او از پیامبر(ص) روایت کرده اند، که نقل بیهقی با نقل علامه کمی تفاوت دارد، رجوع نمائید.امرت ان اقاتل الناس حتی یقولوا: لا اله الا الله، فاذا قالوها عصموا منی دمائهم و اموالهم الا بحقها.

و باز قصه آن مرد از بنی عقیل را بیهقی از صحیح مسلم روایت کرده است.قوله (ص): "امرت ان اقاتل الناس حتی یقولوا: لا اله الا الله، فاذا قالوها عصموا منی دمائهم و اموالهم الا بحقها." و روی الشیخ عن عیسی بن یونس، عن الاوزاعی، عن الزهری، عن علی بن الحسین (ع) قال: "الاسیر اذا اسلم فقد حقن دمه و صار فیئا." (وسائل ‏53/11، باب 23 از ابواب جهاد العدو، حدیث 2)

و در تذکره آمده است:

"اگر اسیر بعد از اسارت اسلام بیاورد، اجماعی است که کشتن از او برداشته می‎شود." سپس علامه به دنبال این مطلب مانند آنچه را در منتهی آمد بیان نموده است.منتهی 928/2

ناوبری کتاب