صفحه ۴۶۳

شیخ هم چنانکه گذشت در سه کتاب فتوائی خود (نهایه، مبسوط و خلاف) فتوا به تخییر بین سه شیوه داده است نه چهار شیوه.

در هر صورت ممکن است احتمال داده شود که اسیر کافر را می‎توان کشت به چند دلیل:

1- اینکه گفته شود: کافر سرکشی که در مقابل اسلام ایستاده و خداوند - متعال - هم طبق آیه شریفه: (اقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم) مشرکین را هر جا یافتید بکشید؛ و غیر آن از دیگر آیات، خون او را هدر دانسته، چگونه ممکن است به مجرد اسیر شدن خونش محترم گردد؟ با اینکه هنوز اسلام نیاورده و توبه هم نکرده است، بلکه بر همان کفر و عناد و سرکشی خود باقی است ؟ علاوه بر اینکه پیروزی مسلمانان در یک جنگ بخصوص، موجب از بین رفتن خطر هجوم آنان در آینده نمی شود در حالی که او بر همان کفر و عناد خود باقی باشد، بلکه ممکن است با اسیر شدن و شکست خوردن کینه و عناد او زیادتر هم بشود.

و اما اینکه خداوند - متعال - فرمود: (فاما منا بعد و اما فداء) شاید مقصود از این جمله بیان این باشد که کشتن اسیران بعد از زمین گیر شدن دشمن حتمیت ندارد. و خداوند - متعال - منت گذاردن و فدیه گرفتن را به جهت شدت این توهم که این دو کار ممنوع است بیان نموده. پس بیان این دو برای از بین بردن شبهه ممنوعیت آنها از ذهن متوهم است، بنابراین کلام در اینکه منت گذاردن و فدیه گرفتن حتمیت دارد ظهور ندارد. و کشتن را هم به طور کلی نفی نمی کند، چنانکه برده گرفتن را نیز نفی نمی کند.

و شاید امام در وجود اسیر یک قوه و تصمیم و کینه ای نسبت به اسلام و مسلمین می‎بیند و در او روح نافرمانی و فسادگری را مشاهده می‎کند، به طوری که به هیچ وجه در اجتماع مسلمین هضم نخواهد شد، که در این صورت صلاح نیست چنین اسیری در میان مسلمانان باقی بماند.

ناوبری کتاب