زمین حفر بکند، که از جمله آنهاست سیحان و جیحان (جیحون) که همان نهر بلخ است و خشوع که نهر شاش (شوش) است و مهران که نهر هند است و نیل مصر و دجله و فرات، پس آنچه آب دهد و آب گیرد (از دریا و خشکی) از آن ماست و آنچه از آن ماست مال شیعیان ماست، و برای دشمنان ما از آن بهره ای نیست مگر آنچه را که به غصب گرفته اند و ولی ما در گشایش بیشتری است از آنچه مابین این و آن است - یعنی آنچه مابین آسمان و زمین است - آنگاه این آیه را تلاوت فرمود: "قل هی للذین آمنوا فی الحیاة الدنیا" بگو این برای کسانی است که در زندگانی دنیا گرویده اند (که از آنان غصب شده است) "خالصة یوم القیامة" و روز قیامت خالص مال آنهاست (بدون اینکه بتوانند از آنان غصب کنند).گاهی که موضوعی بین گوینده و مخاطب معهود و معین است، هر چند برای دیگری چنین نباشد، در چنین مواقعی بر کلمه ای که مربوط به آن موضوع است الف و لام آورده میشود، و به آن لام عهد میگویند. (مقرر)
از اینکه در این روایت دجله و فرات هم آمده و این دو نهر در اراضی خراجیه هستند استفاده میشود که اراضی خراجیه هم از جمله زمینهائی است که برای شیعیان تحلیل شده است. [دلیل چهارم: روایت دعائم الاسلام ]
در کتاب دعائم الاسلام نیز از امام جعفرصادق (ع) آمده است که از آن حضرت درباره زمینهائی که با ضرب شمشیر فتح شده (مفتوحة عنوة) پرسش شد، حضرت فرمود: "وقف برای همه مسلمانان است، چه آنان که امروز زندگی میکنند و چه آنان که بعدا میآیند. اگر امام این را صلاح