صفحه ۳۷۹

شیخ طوسی نیز همین روایت را با تفاوت اندکی در تهذیب روایت کرده، مراجعه نمائید.دو تا عمر بن یزید داریم که اینها از امام صادق (ع) روایت نقل می‎کنند، یکی عمر بن محمد بن یزید بیاع السابوری (شاپوری) از جندی شاپور است که لباسهای خوب و پارچه های شاپوری را به عربستان می‎برده و می‎فروخته، که این همان عمر بن محمد بن یزید کوفی است و ثقه بوده، و با اینکه در کوفه بود هر سال سه چهار ماه در مدینه خدمت امام صادق (ع) و حضرت موسی بن جعفر(ع) می‎رفت می‎ماند و از هر دو امام روایت دارد؛ حضرت امام صادق (ع) یک وقتی به ایشان فرمود: "یابن یزید، انت و الله منا اهل البیت" (به خدا قسم تو از اهل بیت ما هستی) تا این اندازه مورد اعتماد بوده است. دیگری عمر بن یزید بن ذبیان صیقل است. این هم از امام صادق (ع) نقل می‎کند اما توثیقی برای او نقل نشده، حسن بن محبوب از هر دو نفر اینها روایت نقل می‎کند؛ حال در این روایت اگر مراد عمر بن محمد بن یزید باشد روایت صحیحه است، اما اگر عمر بن یزید بن ذبیان صیقل باشد این ولو تضعیف هم نشده ولی چون کتاب دارد و از کتابش امثال ابن محبوب نقل می‎کنند، اما در کتب رجال نسبت به او "ثقه" نگفته اند، لذا روایت در این صورت صحیحه آن چنانی نیست بلکه یک چیزی بینابین است، گرچه قبول این هم مشکل است، چون بزرگانی مثل حسن بن محبوب از او نقل کرده اند. (الف - م، جلسه 336 درس)

استدلال به این روایت برای بحث در این مقام (تحلیل) یا از طریق اطلاق لفظ "زمین" و عام بودن آن است و یا از طریق بیان مالیات (طسق) است که ظهور در خراج دارد.

لکن ممکن است گفته شود: مورد روایت بحرین است، پس شاید "لام" در سخنان حضرت "من الارض" "لام عهد" باشد.معلوم می‎شود زمین ملک شیعه نیست بلکه شیعیان حق احیاء دارند و حضرت از آنها مالیات زمین را می‎گیرد، و این یکی از آن روایاتی است که دلالت بر این دارد که اگر اراضی انفال را هم اجازه دادند که احیاء کنیم، اما این طور نیست که رقبه (اصل) زمین ملک انسان بشود، "الارض لله یورثها من یشاء" هر کس مالک کارکرد خودش است البته احقیت پیدا می‎کند. (الف - م، جلسه 367 درس) و بحرین همان طور که در موثقه سماعة فی اصول الکافی: "محمد بن یحیی، عن احمد بن محمد، عن ابن محبوب، عن عمر بن یزید قال: رأیت مسمعا بالمدینة و قد کان حمل الی ابی عبدالله (ع) تلک السنة مالا فرده ابوعبدالله (ع) فقلت له: لم رد علیک ابوعبدالله (ع) المال الذی حملته الیه ؟ قال: فقال لی: انی قلت له حین حملت الیه المال، انی کنت ولیت البحرین الغوص، فاصبت اربعمأة الف درهم و قد جئتک بخمسها بثمانین الف درهم، و کرهت ان احبسها عنک و اعرض لها و هی حقک الذی جعله الله - تبارک و تعالی - فی اموالنا. فقال: "او مالنا من الارض و ما اخرج الله منها الا خمس ؟ یا ابا سیار! ان الارض کلها لنا، فما اخرج الله منها من شئ فهو لنا." فقلت له: و انا احمل الیک المال کله ؟ فقال: "یا ابا سیار، قد طیبناه لک و احللناک منه فضم الیک مالک . و کل ما کان فی ایدی شیعتنا من الارض فهم منه محللون حتی یقوم قائمنا فیجبیهم طسق ما کان فی ایدیهم فیترک الارض فی ایدیهم. و اما ما کان فی ایدی غیرهم فان کسبهم من الارض حرام علیهم حتی یقوم قائمنا فیأخذ الارض من ایدیهم و یخرجهم صغرة ." (کافی ‏408/1، کتاب الحجة، باب اینکه همه زمین متعلق به امام (ع) است، حدیث 3) آمده از جاهایی است که نه اسبی بر آن تاخته و نه شتری (بدون جنگ به دست آمد)، پس مثل سایر موارد انفال به طور خالص ملک امام است، و مانعی ندارد که از انفال مالیات گرفته شود، چنانکه بیان آن در مبحث انفال خواهد آمد.

به علاوه اینکه غوص در دریاست و این هم از انفال است که به طور خالص ملک امام است. و این مطلبی است شایان توجه.

ناوبری کتاب