صفحه ۳۴۲

در معنی این روایت چند احتمال وجود دارد، ممکن است مراد این باشد که جایز نیست خریدن آن مگر برای کسی که مالیات را بر ذمه خود قبول کند؛ یا اینکه خریدن آن برای غیر اهل ذمه مناسب نیست، چون در آن زمانها خریدن این نوع زمینها عیب محسوب می‎شد، چنانچه روایتی که بعدا می‎آید شاهد بر آن است؛ یا اینکه زمینهای اهل ذمه در دستشان باقی می‎مانده چون جزیه را قبول کرده بودند، پس امام خرید زمین از آنان را جایز دانسته است تا زمینها در دستشان باقی نماند و به دست مسلمانان برسد. و این مطبی است شایان تأمل.

6- روایت محمد بن شریح که گوید: از امام جعفرصادق (ع) از خریدن زمین خراج سؤال نمودم، حضرت ناخشنودی نشان داد و فرمود: "همانا زمین خراج ملک مسلمانان است." به حضرت گفتند: شخصی آن را می‎خرد و خراج آن را به عهده می‎گیرد، حضرت فرمود: "اشکالی ندارد، بجز اینکه از عیب آن احساس شرم می‎کند."الاموال 71/

7- روایت ابی بردة بن رجاء که گوید: "به امام جعفرصادق (ع) عرض کردم: چگونه است خریدن زمین خراج ؟ فرمود: "چه کسی می‎تواند آن را بفروشد؟ آن زمین مال مسلمانان است !" عرض کردم: کسی که زمین در دستش است آن را می‎فروشد. حضرت فرمود: "با خراج مسلمانان چه می‎کند؟" بعد حضرت فرمود: "اشکالی ندارد، حق او را می‎خرد و از آن به بعد حق مسلمانان به عهده مشتری تغییر می‎یابد و شاید او بر اداء آن حق قویتر بوده و تواناتر به پرداخت خراج باشد."صحیحة محمد الحلبی قال: سئل ابوعبدالله (ع) عن السواد ما منزلته ؟ فقال: "هو لجمیع المسلمین: لمن هو الیوم و لمن یدخل فی الاسلام بعد الیوم و لمن لم یخلق بعد." فقلت: الشراء من الدهاقین ؟ قال: "لا یصلح الا ان یشتری منهم علی ان یصیرها للمسلمین فاذا شاء ولی الامر ان یأخذها اخذها." قلت: فان اخذها منه ؟ قال: "یرد علیه رأس ماله و له ما أکل من غلتها بما عمل." (وسائل ‏274/12، باب 21 از ابواب عقد البیع و شروطه، حدیث 4)

ناوبری کتاب