مبحث انفال خواهد آمد.
قابل توجه است که به این سنخ از مالهایی که تعلق به جامعه دارد "مال خدا"، "مال امام" و "مال مسلمین" اطلاق میشود، که در نتیجه همه آنها به یک چیز بازگشت میکند.
شیخ طوسی و بیشتر فقهاء این سخن حضرت: "زمینهایی که آباد نکرده اند" را بر زمین ملکی شخصی، که اسلام آورده و به احیاء یا شیوه ای دیگر مالک آن شده آنگاه عمران آن را رها نموده حمل کرده اند؛ و در حکم آن اختلاف نموده اند به طوری که شیخ در زکات مبسوط گوید: "امام آن را واگذار میکند به کسی که آن را آباد نماید و مالیات آن را به صاحب زمین میدهد." ابن حمزه گوید: "آن زمین ملک مسلمانان میشود، یعنی در حکم زمین مواتی است که امام مالیات آن را برای مسلمانان میگیرد." ابن ادریس گوید: "تصرف در آن بدون اجازه صاحبش جایز نیست"، در این ارتباط به بحث جهاد کتاب مختلف رجال شیخ 384/ رجوع نمائید.
و متبادر از این سخن حضرت: "و زمینی که با شمشیر گرفته شود" علی رغم آنچه توهم شده زمینهای آباد است نه مطلق زمینها، و آیا مراد از این سخن هر نوع زمینی است که با شمشیر گرفته شود به طور مطلق، یا اشاره به خصوص زمینهای کوفه و سواد عراق است که با شمشیر گرفته شده و در سؤال از حضرت هم بیان گردیده ؟ شاید وجه اول آن آشکارتر باشد.
و این جمله حضرت که میفرماید: "فقهای سنت میگویند: واگذاری زمین کشت و نخلستان صلاح نمی باشد" اشاره است به این نکته که ابوحنیفه مساقات مرآة العقول 26/126 (چاپ قدیم 187/3). را، و مالک و ابوحنیفه و شافعی مزارعه تعلیقه 225/ (حاشیة منهج المقال، چاپ شده) و نیز تنقیح 265/2 را ممنوع میدانستند، و