صفحه ۳۳۵

مبحث انفال خواهد آمد.

قابل توجه است که به این سنخ از مالهایی که تعلق به جامعه دارد "مال خدا"، "مال امام" و "مال مسلمین" اطلاق می‎شود، که در نتیجه همه آنها به یک چیز بازگشت می‎کند.

شیخ طوسی و بیشتر فقهاء این سخن حضرت: "زمینهایی که آباد نکرده اند" را بر زمین ملکی شخصی، که اسلام آورده و به احیاء یا شیوه ای دیگر مالک آن شده آنگاه عمران آن را رها نموده حمل کرده اند؛ و در حکم آن اختلاف نموده اند به طوری که شیخ در زکات مبسوط گوید: "امام آن را واگذار می‎کند به کسی که آن را آباد نماید و مالیات آن را به صاحب زمین می‎دهد." ابن حمزه گوید: "آن زمین ملک مسلمانان می‎شود، یعنی در حکم زمین مواتی است که امام مالیات آن را برای مسلمانان می‎گیرد." ابن ادریس گوید: "تصرف در آن بدون اجازه صاحبش جایز نیست"، در این ارتباط به بحث جهاد کتاب مختلف رجال شیخ 384/ رجوع نمائید.

و متبادر از این سخن حضرت: "و زمینی که با شمشیر گرفته شود" علی رغم آنچه توهم شده زمینهای آباد است نه مطلق زمینها، و آیا مراد از این سخن هر نوع زمینی است که با شمشیر گرفته شود به طور مطلق، یا اشاره به خصوص زمینهای کوفه و سواد عراق است که با شمشیر گرفته شده و در سؤال از حضرت هم بیان گردیده ؟ شاید وجه اول آن آشکارتر باشد.

و این جمله حضرت که می‎فرماید: "فقهای سنت می‎گویند: واگذاری زمین کشت و نخلستان صلاح نمی باشد" اشاره است به این نکته که ابوحنیفه مساقات مرآة العقول ‏26/126 (چاپ قدیم ‏187/3). را، و مالک و ابوحنیفه و شافعی مزارعه تعلیقه 225/ (حاشیة منهج المقال، چاپ شده) و نیز تنقیح 265/2 را ممنوع می‎دانستند، و

ناوبری کتاب