صفحه ۳۲۹

و در کتاب الاموال ابی عبید به نقل از اسماعیل بن جعفر، از اسرائیل، از ابن اسحاق مانند آن آمده است، رجوع نمائید.خراج 24/ - 26

10- در تاریخ یعقوبی آمده است:

"عمر با اصحاب پیامبر(ص) درباره زمین سواد کوفه مشورت کرد، برخی از آنان به او گفتند: بین ما تقسیم کن، آنگاه با امیرالمؤمنین (ع) مشورت کرد حضرت فرمود: "اگر امروز آن را تقسیم کنی برای کسانی که بعد از ما می‎آیند چیزی نمی ماند، ولکن زمین را در دست کشاورزانش ثابت نگه دار، هم درآمدش برای ماست و هم برای کسانی که بعد از ما می‎آیند." عمر گفت: خدا تو را به جهت نظری که دادی موفق گرداند."خراج 36/

ظاهر این قضیه که ابویوسف و ابوعبید و دیگران با اندک اختلاف در جزئیات متعرض آن شده اند این است که حفظ زمین مفتوحة عنوة برای آینده مسلمانان و عدم تقسیم آن بین جنگجویان مسأله خاصی بود که عمر آن را در خصوص آنچه که در زمان او فتح شده بود پیشنهاد کرد، و با امیرالمؤمنین (ع) و بزرگان از صحابه درباره آن مشورت نمود و آنان نظر او را پسندیدند، یا نظری بود که امیرالمؤمنین (ع) مطرح کرد و عمر آن را پسندید.

پس از این قصه استفاده می‎شود که زمینها تحت اختیار امام مسلمانان است ولکن ظاهر از فتاوای فقهاء شیعه و روایات زیادی که خواهد آمد این است که باقی گذاردن زمین برای آینده مسلمانان یک حکم الهی کلی یا یک حکم سلطانی کلی است که در همه زمانها برای تمامی زمینهائی که فتح شده یا فتح می‎شود نافذ می‎باشد. و بین این و آنچه که از قصه فهمیده می‎شود فرق آشکاری است؛ زیرا اگر حکم کلی ثابتی بود احتیاجی به مشورت و نظرخواهی نداشت.

11- باز ابوعبید در کتاب الاموال به سند خویش از ابی مجلز - لاحق بن حمید - نقل می‎کند:

ناوبری کتاب