صفحه ۳۲۱

مشورت کرد، حضرت فرمود: آن را برای سامان زندگی مسلمین رها کن، و او را امر به قسمت نمودن آن نکرد. اگر تقسیم واجب بود بی گمان حضرت او را به قسمت نمودن راهنمائی می‎کرد."مغنی ‏425/10

شیخ در کتاب سیر (مسأله 23) از خلاف نیز متعرض همین مسأله شده است، رجوع نمائید.نهایة 194/

قبلا ما در بحث خمس غنایم، به وجوب خمس در زمینهای مفتوحة عنوة اشکال کردیم، رجوع نمائید. به نظر می‎رسد محل اجماع ادعا شده در کلام شیخ مربوط به اصل مسأله است یعنی تقسیم نشدن زمینها چنانکه از سایر چیزهایی که به عنوان دلیل بیان فرموده است همین معنی استفاده می‎شود، نه مسأله خمس چون خمس به صورت طفیلی بیان شده است.

3- در جهاد مبسوط آمده است:

"ظاهر مذهب این است که پیامبراکرم (ص) مکه را با شمشیر فتح نمود سپس اهل آن را امان داد، و زمینها و خانه ها را تقسیم نکرد چون ملک همه مسلمانان بود، چنانکه همین سخن را در هر چه که با جنگ فتح شود و امکان انتقال آن به کشور اسلام نباشد می‎گوئیم که چنین غنائمی ملک همه مسلمانان است. و پیامبراکرم (ص) بر مردانی از مشرکین منت نهاد و آنان را آزاد نمود، و معتقدیم که امام و حاکم اسلامی می‎تواند چنین کند. و همچنین پیامبر(ص) بر آنان منت نهاد و اموالشان را به جهت مصلحتی که می‎دید به آنان باز گرداند.

و اما زمین سواد آن سرزمینی بود که از فارس به غنیمت گرفته شد که عمر آن را فتح کرد، و آن سواد عراق است. وقتی که فتح شد، عمر عمار یاسر را به عنوان امیر و ابن مسعود را به عنوان قاضی و والی بیت المال به آنجا فرستاد، و عثمان

ناوبری کتاب