مسأله سوم: مقصود از سلب چیست ؟
شیخ طوسی در مبسوط میفرماید:
"سلبی که قاتل مستحق آن است هر آن چیزی است که بر آن دست یافته و وسیله ای است برای جنگیدن، یا سلاحی است برای او، مثل اسب و کلاه خود و زره و شمشیر و نیزه و سپری که یک تکه پوست بوده و دسته ندارد و لباسی که در تن مقتول است، همه اینها برای قاتل است. و آنچه که بر آن دست نیافته مثل خیمه گاه و جهاز شتر و اسبی که مقتول همراه خود یدک میکشد و غیر اینها، غنیمت بوده و سلب نمی باشد؛ و آنچه که بر آن دست یافته ولی وسیله ای برای جنگیدن نیست مثل کمربند و انگشتر و دستبند و گردن بند و پولی که همراه مقتول است، سزاوار است که بگوئیم اینها نیز برای قاتل است به دلیل عام بودن خبر."جواهر 186/21
در این مسأله به منتهی خلاف 230/2، کتاب الفئ. و مغنی،مبسوط 67/2، کتاب قسمة الفئ. و جواهرمنتهی 945/2. رجوع نمائید.
چیزی که سخن را آسان میکند این است که ما معتقدیم استحقاق با قرارداد امام محقق میشود؛ پس حکم تابع موضوعی است که از نظر وسعت و ضیق، امام آن را قرار میدهد. و بر فرض اینکه حکم به استحقاق داشتن قاتل نسبت به مقتول کلیت داشته باشد، به ناچار در موارد شک مرجع مان عموماتی است که بر تقسیم غنیمت به طور مساوی دلالت میکند، چنان که نظیر آن گذشت.
مسأله چهارم: آیا سلب هم مانند غنایم جنگ خمس دارد؟
شیخ طوسی در خلاف (مسأله 9) میگوید: