مسأله اول: سلب برای کیست ؟
آیا سلب به طور مطلق (دائما و همیشه) برای قاتل است، یا در آنجایی که امام شرط کرده باشد برای اوست ؟سنن بیهقی 305/6، کتاب قسم الفئ و الغنیمة، باب السلب للقاتل.
1- شیخ طوسی در کتاب فئ از خلاف (مسأله 8) میگوید:
"قاتل مستحق سلب نیست مگر اینکه امام برای او شرط کرده باشد، و ابوحنیفه و مالک هم همین را گفته اند. و شافعی گوید: سلب برای قاتل است گرچه امام برای او شرط نکرده باشد، اوزاعی و ثوری و احمد بن حنبل همین را معتقدند. دلیل ما این است که اختلافی نیست در اینکه وقتی امام شرط کرده باشد قاتل مستحق آن است، و هنگامی که شرط نکرده باشد دلیلی بر استحقاق قاتل وجود ندارد."حاطب بن ابی بلتعه در جنگ بدر و احد خیلی خدمت کرد، منتها آنجا که پیامبر(ص) میخواستند بروند به طرف مکه حاطب ابن ابی بلتعه محرمانه توسط زنی به مردم قریش نامه نوشته بود که مسلمین مهیای حرکت هستند. در این هنگام به پیامبر(ص) وحی شد و حضرت امیرالمؤمنین (ع) و زبیر را فرستاد و آنها رفتند نامه را از میان گیسوی آن زن پیدا نمودند و آوردند خدمت پیامبر(ص)، در آنجا عمر شمشیر کشید میخواست حاطب را بکشد اما پیامبراکرم (ص) فرمود: نه به خاطر سابقه ای که دارد چنین نکن. (الف - م، جلسه 348 درس)
2- و در مبسوط میگوید:
"سلب اختصاص به گیرنده آن ندارد مگر اینکه امام برای او شرط کرده باشد؛ اگر امام شرط کرده باشد مخصوص او میباشد و خمس آن هم گرفته نمی شود. و اگر امام شرط نکرده باشد جزء غنیمت است."اساس مالکیت در اسلام فعالیت و کار است. زمین خدا برای هیچ کس نیست، برای خداست، اما اگر کسی روی زمین کار کرد و احیاء نمود احیاء آن را مالک است، پس مالکیت به کار و سعی پیدا میشود و بعد انسان محصول کارش را یا منتقل میکند یا قهرا منتقل میشود (به ارث میرسد) در اینجا هم اگر کسی فرد دیگری را در جنگ کشت یک نحو انتساب به این شخص دارد، پس در حقیقت سلب مقتول محصول عمل و کار اوست. (الف - م، جلسه 349 درس)
3- ابن قدامه حنبلی در مغنی در بحث سلب گوید:
"فصل ششم: قاتل مستحق سلب است، چه امام آن را گفته باشد و چه نگفته