صفحه ۳۰۳

مسأله اول: سلب برای کیست ؟

آیا سلب به طور مطلق (دائما و همیشه) برای قاتل است، یا در آنجایی که امام شرط کرده باشد برای اوست ؟سنن بیهقی ‏305/6، کتاب قسم الفئ و الغنیمة، باب السلب للقاتل.

1- شیخ طوسی در کتاب فئ از خلاف (مسأله 8) می‎گوید:

"قاتل مستحق سلب نیست مگر اینکه امام برای او شرط کرده باشد، و ابوحنیفه و مالک هم همین را گفته اند. و شافعی گوید: سلب برای قاتل است گرچه امام برای او شرط نکرده باشد، اوزاعی و ثوری و احمد بن حنبل همین را معتقدند. دلیل ما این است که اختلافی نیست در اینکه وقتی امام شرط کرده باشد قاتل مستحق آن است، و هنگامی که شرط نکرده باشد دلیلی بر استحقاق قاتل وجود ندارد."حاطب بن ابی بلتعه در جنگ بدر و احد خیلی خدمت کرد، منتها آنجا که پیامبر(ص) می‎خواستند بروند به طرف مکه حاطب ابن ابی بلتعه محرمانه توسط زنی به مردم قریش نامه نوشته بود که مسلمین مهیای حرکت هستند. در این هنگام به پیامبر(ص) وحی شد و حضرت امیرالمؤمنین (ع) و زبیر را فرستاد و آنها رفتند نامه را از میان گیسوی آن زن پیدا نمودند و آوردند خدمت پیامبر(ص)، در آنجا عمر شمشیر کشید می‎خواست حاطب را بکشد اما پیامبراکرم (ص) فرمود: نه به خاطر سابقه ای که دارد چنین نکن. (الف - م، جلسه 348 درس)

2- و در مبسوط می‎گوید:

"سلب اختصاص به گیرنده آن ندارد مگر اینکه امام برای او شرط کرده باشد؛ اگر امام شرط کرده باشد مخصوص او می‎باشد و خمس آن هم گرفته نمی شود. و اگر امام شرط نکرده باشد جزء غنیمت است."اساس مالکیت در اسلام فعالیت و کار است. زمین خدا برای هیچ کس نیست، برای خداست، اما اگر کسی روی زمین کار کرد و احیاء نمود احیاء آن را مالک است، پس مالکیت به کار و سعی پیدا می‎شود و بعد انسان محصول کارش را یا منتقل می‎کند یا قهرا منتقل می‎شود (به ارث می‎رسد) در اینجا هم اگر کسی فرد دیگری را در جنگ کشت یک نحو انتساب به این شخص دارد، پس در حقیقت سلب مقتول محصول عمل و کار اوست. (الف - م، جلسه 349 درس)

3- ابن قدامه حنبلی در مغنی در بحث سلب گوید:

"فصل ششم: قاتل مستحق سلب است، چه امام آن را گفته باشد و چه نگفته

ناوبری کتاب