صفحه ۲۹۶

پس در آن همچون دیگر اموال غنیمت اجازه وجود ندارد.

چهارم: خوردن چیزهای غیر از طعام و علف و گوشت جایز نبوده، و همین طور به کار بستن و استفاده شخصی از اموال غنیمت جایز نمی باشد، به دلیل این سخن پیامبر(ص) که فرمودند: حتی نخ و سوزن آن را برگردانید، همانا خیانت چیزی جز ننگ و آتش رسوایی در روز قیامت به دنبال نخواهد داشت.

پنجم: روغن خوردنی استفاده آن در طعام هنگام نیاز جایز است، چون روغن هم خود طعام بوده و شبیه گندم و جو می‎باشد.

ششم: خوردن یا نوشیدن چیزهایی که برای مداوا می‎باشد هنگام نیاز جایز است، مثل گلاب و سکنجبین؛ زیرا آن هم طعام می‎باشد. اصحاب شافعی گویند: خوردن آن جایز نیست چون جزء خوراک محسوب نبوده و خوراک را با آن هم کامل نمی کنند. (مثل نمک).

هفتم: جایز نیست لباس را با صابون غنائم بشوید؛ زیرا طعام و علف محسوب نمی شود، بلکه صابون برای نیکو کردن و زیبایی استفاده می‎شود و زیبائی ضرورتی ندارد.نظیر این مطلب در باب سبق و رمایه هم می‎آید، با اینکه برد و باخت در اسلام حرام است مع ذلک در اسب سواری و تیراندازی برد و باخت مشروع است، بلکه ثواب هم دارد، این پیداست برای جنگ است چون این دو در جنگ استعمال می‎شده؛ حال در زمان ما که در جنگ از هواپیما یا ماشین استفاده می‎شود، آیا می‎توان حکم سبق و رمایه را در آنها جاری نمود؟ یعنی مسابقه بگذارند هر کس هواپیمایش جلو افتاد یا آرپی جی بهتر زد مسابقه را برده باشد؛ در تیراندازی بعید نیست اما در هواپیما و ماشین هم می‎شود گفت، یعنی الغاء خصوصیت بکنیم و بگوئیم: ملاک آن ابزار و وسایلی است که در جنگ استفاده می‎شده، و سبق و رمایه را در هواپیما و اتومبیل هم جاری کنیم، یا اینکه بگوئیم نه، مشکل است؛ اما انسان یقین می‎کند همان ملاکی که در سبق و رمایه موجود است در فانتوم هم هست؛ زیرا در مثل مسابقات وقتی گفتند برد و باخت جایز نیست و بعضی چیزها را مثل اسب سواری و تیراندازی استثناء کردند، معلوم می‎شود که چون اینها وسیله پیروزی در جنگ بوده خواسته اند مردم جنگ آزموده باشند، حالا در زمان ما اسب کاربرد ندارد، هلیکوپتر و فانتوم هست، اگر یک خلبانی آزموده باشد ممکن است عمل او موجب پیروزی در یک جنگ بزرگ شود. مثل همان که در باب احتکار گفتیم که حرمت احتکار برای این بوده که مردم در فشار زندگی نباشند؛ لذا فرض اینکه گندم آره، برنج نه، پیداست که این طور نبوده، اینجا هم همین طور است. (الف - م، جلسه 347 درس)

علامه در تذکره نیز جواز تصرف در طعام و علف را یادآور شده و شیخ طوسی هم در مبسوط آن را آورده و دلیل عمده در آن اجماعی است که ادعا شده، و همچنین سیره موجود در جنگها و سریه های زمان پیامبر(ص). بنابراین اگر جواز تصرف در غنیمت با دلیل محکمی ثابت شد مورد قبول است، وگرنه اقتضاء اصل، عدم جواز است، مگر در صورت تحقق ضرورت که به مقدار ضرورت با تقبل ضمان جایز می‎باشد. و روایت مسعدة بن صدقه بیشتر از مقدار ضرورت عرفیه را دلالت ندارد، و از آن استفاده عدم ضمان نمی شود. و در عبارت شرایع جواز را نسبت به "گفته ای" داده، که این خود دلیل برای این است که از نظر ایشان مورد تأیید نبوده است.

ناوبری کتاب