صفحه ۲۹۵

زهری گوید: چیزی از غنیمت گرفته نمی شود مگر با اجازه امام، دلیل ما چند چیز است:

1 - روایتی که علماء سنت از نافع از ابن عمر نقل کرده اند که گفت: ما در جنگهایمان عسل و میوه هایی که به دست می‎آوردیم می‎خوردیم و با خود نمی بردیم؛ و از عبدالله بن ابی اوفی است که گوید: در روز جنگ خیبر طعام به دست آوردیم و هر شخصی از آن به مقداری که رفع نیاز او را بکند گرفته و می‎رفت و فرمانده لشکر شام به عمر نوشت: ما به زمینی برخوردیم که طعام و علف آن زیاد است، عمر به او نوشت: مردم را رها کن تا برای چهارپایان علف برداشته و خود هم از طعام بخورند؛ و اگر کسی چیزی از آن به طلا یا نقره فروخت، در آن خمس خدا و سهام مسلمین است.

2 - و از طریق شیعه نیز شیخ از مسعدة بن صدقه از امام جعفرصادق (ع) روایت کرده که در سفارش پیامبر(ص) به امیر یکی از سریه ها چنین آمده: درختان میوه دار را قطع نکنید، زراعت را آتش نزنید، چون شما نمی دانید ممکن است به آنها نیاز پیدا کنید، و از حیوانات آنکه گوشتش خورده می‎شود زخمی نکنید مگر حیوانی که ناچار از خوردن آن هستید.مسالک 156/1

3 - این مقدار تصرف در غنیمت به دلیل نیازی است که پیدا شده و در منع از این تصرف ضرر بزرگی به مسلمانان و حیوانات آنان وارد می‎آید، چون آوردن طعام و علف از کشور اسلام مشکل است، و در محل جنگ هم چیزی که بشود بخرند نمی یابند، و اگر هم بیابند پولی وجود ندارد...

سوم: وقتی که حیوانی برای خوردن ذبح می‎شود پوست آن باید به محل غنائم برگردانده شود و استفاده از آن جایز نیست؛ زیرا آن از چیزهایی است که تمام جنگجویان در آن شریک اند و نیاز به آن به اندازه ای نیست که بتواند مجوز تصرف در آن باشد؛ و دیگر اینکه پوست حیوان طعام محسوب نمی شود

ناوبری کتاب