آنچه در سریه ها نصیب مسلمانان میشد پیش پیامبر(ص) میآوردند، و اگر کسی سوزن یا نخی از آن را نگه میداشت خیانت بود، آنگاه مسلمانان از رسول خدا(ص) میخواستند تا چیزی از آن را به آنان دهد، که خداوند آیه انفال را نازل فرمود:
و یسألونک عن الانفال، از تو ای محمد(ص) درباره انفال سؤال میکنند، بگو خداوند میفرماید: انفال برای من است و آن را برای رسولم قرار دادم، چیزی از آن برای شما نیست، پس از خدا بترسید و میانه خویش را اصلاح کنید؛ تا آنجا که میفرماید: اگر ایمان دارید. سپس خداوند آیه: "واعلموا انما غنمتم من شئ" را نازل فرمود، آنگاه خمس آن را تقسیم نمود برای پیامبر(ص) و ذی القربی - یعنی خویشاوندان پیامبر(ص) - و یتیمان و مجاهدین در راه خدا، و چهارپنجم غنیمت را بین مردم قرار داد که آنان در آن حق مساوی دارند، برای اسب دو سهم و برای صاحب آن یک سهم و برای پیاده یک سهم، در کتاب - کتابی که منبع بیهقی بوده - چنانچه ملاحظه فرمودید "مجاهدین در راه خدا" آمده ولی این غلط بوده است، صحیح آن "ابن سبیل" است."فی سنن البیهقی عن عبدالله بن عمرو قال: کان رسول الله (ص) اذا اصاب غنیمة، امر بلالا فینادی فی الناس فیجیئون بغنائمهم فیخمسها و یقسمها فجاء رجل بعد ذلک بزمام من شعر، فقال: یا رسول الله، هذا فیما کنا اصبناه من الغنیمة، فقال: اسمعت بلالا نادی ثلاثا؟ قال: نعم. قال: فما منعک ان تجئ به ؟ فاعتذر، فقال: کن انت تجئ به یوم القیامة، فلن اقبله عنک . (سنن بیهقی 293/6، کتاب قسم الفئ و الغنیمة، باب بیان مصرف الغنیمة ...)
این روایت قبلا نیز از تفسیر در المنثور بیان شده، رجوع نمائید.و فیه ایضا عن رجل من بلقین قال: اتیت النبی (ص) و هو بوادی القری و هو یعرض فرسا، فقلت: یا رسول الله (ص)، ما تقول فی الغنیمة ؟ قال: لله خمسها و اربعة اخماس للجیش. قلت: فما احد اولی به من احد؟ قال: لا، و لا السهم تستخرجه من جنبک لیس انت احق به من اخیک المسلم. (سنن بیهقی 324/6، کتاب قسم الفئ و الغنیمة، باب اخراج الخمس من رأس الغنیمة)
فتاوای فقهاء در دو برابر بودن سهم سواره
مشهور بین فقهاء شیعه این است که برای سواره دو سهم و برای پیاده یک سهم است:
1- شیخ طوسی در کتاب فئ و قسمة الغنائم از خلاف (مسأله 24) گوید: