صفحه ۲۸۰

آنچه در سریه ها نصیب مسلمانان می‎شد پیش پیامبر(ص) می‎آوردند، و اگر کسی سوزن یا نخی از آن را نگه می‎داشت خیانت بود، آنگاه مسلمانان از رسول خدا(ص) می‎خواستند تا چیزی از آن را به آنان دهد، که خداوند آیه انفال را نازل فرمود:

و یسألونک عن الانفال، از تو ای محمد(ص) درباره انفال سؤال می‎کنند، بگو خداوند می‎فرماید: انفال برای من است و آن را برای رسولم قرار دادم، چیزی از آن برای شما نیست، پس از خدا بترسید و میانه خویش را اصلاح کنید؛ تا آنجا که می‎فرماید: اگر ایمان دارید. سپس خداوند آیه: "واعلموا انما غنمتم من شئ" را نازل فرمود، آنگاه خمس آن را تقسیم نمود برای پیامبر(ص) و ذی القربی - یعنی خویشاوندان پیامبر(ص) - و یتیمان و مجاهدین در راه خدا، و چهارپنجم غنیمت را بین مردم قرار داد که آنان در آن حق مساوی دارند، برای اسب دو سهم و برای صاحب آن یک سهم و برای پیاده یک سهم، در کتاب - کتابی که منبع بیهقی بوده - چنانچه ملاحظه فرمودید "مجاهدین در راه خدا" آمده ولی این غلط بوده است، صحیح آن "ابن سبیل" است."فی سنن البیهقی عن عبدالله بن عمرو قال: کان رسول الله (ص) اذا اصاب غنیمة، امر بلالا فینادی فی الناس فیجیئون بغنائمهم فیخمسها و یقسمها فجاء رجل بعد ذلک بزمام من شعر، فقال: یا رسول الله، هذا فیما کنا اصبناه من الغنیمة، فقال: اسمعت بلالا نادی ثلاثا؟ قال: نعم. قال: فما منعک ان تجئ به ؟ فاعتذر، فقال: کن انت تجئ به یوم القیامة، فلن اقبله عنک . (سنن بیهقی ‏293/6، کتاب قسم الفئ و الغنیمة، باب بیان مصرف الغنیمة ...)

این روایت قبلا نیز از تفسیر در المنثور بیان شده، رجوع نمائید.و فیه ایضا عن رجل من بلقین قال: اتیت النبی (ص) و هو بوادی القری و هو یعرض فرسا، فقلت: یا رسول الله (ص)، ما تقول فی الغنیمة ؟ قال: لله خمسها و اربعة اخماس للجیش. قلت: فما احد اولی به من احد؟ قال: لا، و لا السهم تستخرجه من جنبک لیس انت احق به من اخیک المسلم. (سنن بیهقی ‏324/6، کتاب قسم الفئ و الغنیمة، باب اخراج الخمس من رأس الغنیمة)

فتاوای فقهاء در دو برابر بودن سهم سواره

مشهور بین فقهاء شیعه این است که برای سواره دو سهم و برای پیاده یک سهم است:

1- شیخ طوسی در کتاب فئ و قسمة الغنائم از خلاف (مسأله 24) گوید:

"برای پیاده یک سهم و برای سواره دو سهم، سهمی برای خودش و سهمی

ناوبری کتاب