قراردادها و غیره - مشخص شده باشد نیست؛ زیرا معنای اینکه انفال مال رسول و امام است این است که باید تحت اختیار و تدبیر امام باشد، و اوست که در آن تصرف میکند اگرچه به تقسیم باشد:
در قصه غنائم حنین که قبلا گذشت از رسول خدا(ص) نقل شد که فرمودند: "به خدا قسم از فئ شما و این پشم برای من چیزی نیست مگر خمس آن، و خمس هم به خود شما برمی گردد، پس اگر به اندازه نخ و سوزن هم از آن برده اید برگردانید." و بعد دیدید که پیامبر(ص) این غنائم را به بزرگان قریش و سران قبائل داد.
و در مرسله حماد از عبد صالح (موسی بن جعفر(ع" گذشت که فرمودند: "بر امام است که با آن مال همه احتیاجات و کمبودها را برطرف کند، از قبیل دادن به "مؤلفة قلوبهم" و غیر آن از دیگر احتیاجاتی که پیش میآید، پس اگر بعد از آن چیزی باقی ماند خمس آن را بیرون میآورد و بین اهلش تقسیم میکند، و بقیه را بین کسانی که عهده دار این پیروزی بوده اند تقسیم مینماید، و اگر بعد از برطرف نمودن مشکلات و کمبودها چیزی باقی نماند آنان حقی ندارند."اصولا در زمانهای گذشته افراد خود با امکانات و وسائل شخصی خویش و به خرج خود در جنگها شرکت میکرده اند و چیزی به عنوان مقرری و حقوق برای آنها در نظر گرفته نمی شده است و تنها نصیب آنها در جنگ همان غنائمی بوده که به دست میآمده؛ و لذا امام یا به تعبیر دیگر حکومت پس از برداشتن "صفایا
و در نهج البلاغه ضمن سخن امیرالمؤمنین (ع) به عبدالله بن زمعه هنگامی که در زمان خلافت حضرت پیش ایشان آمد و از حضرت مالی را طلب کرد، آمده است این مال نه از آن من است و نه از آن تو، بلکه فئ است و از آن همه مسلمانان و درو شده شمشیر آنان است، اگر تو در جنگ با آنان یار باشی چون ایشان از مال برخوردار خواهی شد، وگرنه دست آورد آنان برای دهانهای غیر آنان نیست.اشیاء ارزشمند" و برداشتن یک پنجم غنائم به عنوان خمس، بقیه را بین شرکت کنندگان در جنگ تقسیم میکرده است، ولی در زمان ما که همه مخارج جنگ و نیازمندیهای رزمندگان را دولت تأمین میکند و سپاهیان با حقوق و مقرری و مزایا و حق مأموریت در جنگ شرکت میکنند و حتی برای آینده آنها بیمه و بازنشستگی در نظر گرفته میشود، دیگر تقسیم غنائم بین آنها موضوعا منتفی است، و همان گونه که حضرت استاد عنایت فرموده اند همه اموال به بودجه دولت و خزانه عمومی واریز میشود و رهبر مسلمین طبق قانون آن گونه که صلاح بداند آن را در جهت مصالح مسلمانان به مصرف میرساند. (مقرر)