بنابراین امام بعد از کسر نیازهای مذکور و ملاحظه تعلق غنائم به جنگجویان و اینکه برای آنان غنیمت است تصمیم بر تقسیم بین آنان میگیرد و خمس آنها را نیز برمی دارد.
به این نکته نیز باید توجه داشت که در آن زمان عربها غنائم را ملک جنگجویان میشمردند و حق محض برای آنان میدانستند، بلکه بسا در جنگها گرفتن غنیمت برای آنان هدف اساسی محسوب میشد، و حمله قبیله ای به قبیله دیگر به انگیزه غنیمت گرفتن مالها و اسیر کردن زنان و فرزندان آنان بود، و به همین دلیل هم یکی از مسائل اخلاقی ناپسند آنان محسوب میشد، و خداوند - متعال - خواست که گسترش توحید و عدل هدف و انگیزه آنان باشد؛ لذا با فرستادن آیه انفال غنائم را در اختیار رسول و امام قرار داد، و امام است که برحسب مصالح عمومی در آن تصرف میکند و گاهی هم آن را بین آنان تقسیم مینماید.البته این اختیارات گسترده برای پیامبراکرم (ص) و امام معصوم (ع) صحیح است. ولی در زمان غیبت که انسانها جایزالخطا هستند و اغراض و دواعی مختلف در بذل و بخششها وجود دارد و اینها نیز متعلق به عموم است، چگونه مردم حق اظهارنظر و اعتراض نداشته باشند، در زمان غیبت بسیاری از مسائل را میتوان طبق قوانینی که نمایندگان مردم در مجلس وضع میکنند حل و فصل نمود، و این گونه مسائل راجع به بیت المال و بودجه عمومی کشور در اختیار یک شخص نباشد. (مقرر)
عدم تهافت بین آیه انفال و آیه خمس و نسخ نشدن هر یک از آنها
هیچ گونه تهافتی بین اینکه انفال مال خدا و رسول باشد و اینکه مصارف از طرف شرع - با تخمیس و تقسیم انفال بعد از کسر نیازهای ذکر شده از قبیل