10- صفوان بن امیه با پیامبر(ص) میگشت و حضرت داشت غنائم را بررسی میکرد، در همین هنگام به دره ای از غنائم که خداوند به او برگردانیده بود گذر کرد که پر از گوسفند و شتر به همراه چوپانان آنها بود. صفوان تعجب کرد و شروع کرد به نگاه کردن به آن، رسول خدا(ص) فرمود: ای اباوهب، این دره تو را به تعجب واداشته ؟ گفت: بله، حضرت فرمود: این دره و آنچه در آن است مال تو، صفوان گفت: شهادت میدهم که جان هیچ کس به پاکی نخواهد بود مگر پیامبر باشد، و شهادت میدهم که تو فرستاده خدایی.مغازی 940/2 (جزء 3).
11- در میان اسراء هوازن خواهر رضاعی پیامبر(ص) که شیماء نام داشت بود، گفته شده مادر او حلیمه بوده. شیماء به پیامبر(ص) گفت: ای رسول خدا(ص)، من خواهر شمایم، حضرت فرمود: به چه دلیل ؟ گفت: هنگامی که در نزد آنان شیر میخورده از او گازی گرفته، و جای آن را به حضرت نشان داد، آنگاه حضرت وی را شناخت و آن را به یاد آورد، بلند شد و عبایش را برای او پهن نمود.
سپس پیامبر(ص) فرمود: اگر بخواهی در پیش ما بمانی در نزد من محبوب و گرامی هستی، و اگر بخواهی تو را بهره مند خواهم نمود و به سوی قومت برگرد، گفت: بهره مندم گردان و به نزد قومم برگردان، پس حضرت به او شتر و گوسفند و غلام و کنیز داد.مغازی 946/2 (جزء 3).
12- پیامبر(ص) درباره اسرای بدر فرمود: اگر مطعم بن عدی زنده بود و با من راجع به این اسرا صحبت میکرد، آنان را به جهت او رها میکردم.سیره زینی دحلان (چاپ شده در حاشیه حلبی) 306/2
تمام این عطایای پیامبر(ص) از غنائم بود، و حمل نمودن اینها بر اینکه از سهم حضرت (ص) و از خمس باشد مشکل است، بلکه در بعضی از موارد آن قطعا چنین برداشتی درست نیست.