رسول خدا(ص) بوده و چیزی از آن برای هیچ کس نبود، و آنچه در سریه ها نصیب مسلمانان میشد پیش پیامبر(ص) میآوردند، و اگر کسی سوزن یا نخی از آن را نگه میداشت خیانت بود، آنگاه مسلمانان از رسول خدا(ص) خواستند تا چیزی از آن را به آنان دهد، که خداوند آیه انفال را نازل فرمود: یسألونک عن الانفال - از تو ای محمد(ص)، درباره انفال سؤال میکنند، بگو خداوند - متعال - میفرماید: انفال برای من است و آن را برای رسولم قرار دادم، چیزی از آن برای شما نیست، پس از خدا بترسید و میانه خویش را اصلاح کنید، تا آنجا که میفرماید: اگر ایمان دارید. سپس خداوند - متعال - آیه: "واعلموا انما غنمتم من شئ" را نازل فرمود، آنگاه خمس آن را برای پیامبر(ص) و ذی القربی و یتیمان و مسکینان و مهاجرین در راه خدا تقسیم نمود، و مردم را در چهارپنجم بقیه مساوی قرار داد، برای اسب دو سهم و برای صاحب آن یک سهم و برای پیاده نظام یک سهم."درالمنثور 159/3
با مراجعه به تفسیر علی بن ابراهیم و تبیان و مجمع البیان و درالمنثور و قرطبی و سنن بیهقی و اموال ابی عبیددرالمنثور 160/3 و غیر آن از کتابهایی که راجع به نزول آیه انفال است، برای شما روشن میشود که غنائم قطعا از انفال بوده و انفال است که در حقیقت مورد نزاع و سؤال است.
و در فصل انفال خواهد آمد که مقصود از انفال اموال عمومی است که برای آن مالک شخصی نیست.
و با این معنا اطلاق لفظ "انفال" بر غنائم جنگ و بر مثل زمین موات و جنگلها و کوهها و دره ها و مانند آن به یک معنی خواهد بود، اگرچه در