صفحه ۲۴۴

رسول خدا(ص) بوده و چیزی از آن برای هیچ کس نبود، و آنچه در سریه ها نصیب مسلمانان می‎شد پیش پیامبر(ص) می‎آوردند، و اگر کسی سوزن یا نخی از آن را نگه می‎داشت خیانت بود، آنگاه مسلمانان از رسول خدا(ص) خواستند تا چیزی از آن را به آنان دهد، که خداوند آیه انفال را نازل فرمود: یسألونک عن الانفال - از تو ای محمد(ص)، درباره انفال سؤال می‎کنند، بگو خداوند - متعال - می‎فرماید: انفال برای من است و آن را برای رسولم قرار دادم، چیزی از آن برای شما نیست، پس از خدا بترسید و میانه خویش را اصلاح کنید، تا آنجا که می‎فرماید: اگر ایمان دارید. سپس خداوند - متعال - آیه: "واعلموا انما غنمتم من شئ" را نازل فرمود، آنگاه خمس آن را برای پیامبر(ص) و ذی القربی و یتیمان و مسکینان و مهاجرین در راه خدا تقسیم نمود، و مردم را در چهارپنجم بقیه مساوی قرار داد، برای اسب دو سهم و برای صاحب آن یک سهم و برای پیاده نظام یک سهم."درالمنثور 159/3

با مراجعه به تفسیر علی بن ابراهیم و تبیان و مجمع البیان و درالمنثور و قرطبی و سنن بیهقی و اموال ابی عبیددرالمنثور 160/3 و غیر آن از کتابهایی که راجع به نزول آیه انفال است، برای شما روشن می‎شود که غنائم قطعا از انفال بوده و انفال است که در حقیقت مورد نزاع و سؤال است.

و در فصل انفال خواهد آمد که مقصود از انفال اموال عمومی است که برای آن مالک شخصی نیست.

و با این معنا اطلاق لفظ "انفال" بر غنائم جنگ و بر مثل زمین موات و جنگلها و کوهها و دره ها و مانند آن به یک معنی خواهد بود، اگرچه در

ناوبری کتاب