صفحه ۲۴۳

کنیم، زیرا خداوند بازوان جنگیدن به ما عطا فرموده، و ما می‎توانستیم هنگامی که کسی از دشمن مانع نباشد متاع را بگیریم، ولکن از حمله دشمن بر جان رسول خدا(ص) ترسیدیم و نزد ایشان ماندیم، پس شما مستحق تر از ما نسبت به غنائم نیستید...

سپس ابن هشام از ابی امامه نقل کرده که گفت:

از عبادة بن صامت درباره انفال سؤال نمودم گفت: هنگامی که ما اصحاب بدر در غنیمت اختلاف کردیم آیه انفال نازل شد، به طوری که در رابطه با آن اخلاق ما بد شد، آنگاه خداوند آن را از دست ما درآورد و در اختیار رسولش قرار داد، و رسول خدا(ص) هم آن را بین مسلمانان به طور تساوی تقسیم نمود...

سپس رسول خدا(ص) آمد تا از گردنه صفراء خارج شده و بر تپه کوچکی که بین گردنه و بین نازیه بود وارد شد - که به آن سیر می‎گویند (در چند کیلومتری سرزمین بدر نزدیک مدینه) - جایی که چهارپایان در آن می‎چریدند، پس در آنجا پیامبر(ص) غنیمتی که خداوند از مشرکین گرفته و به مسلمانان برگردانده بود به طور مساوی تقسیم نمود."فی الرسالة المنسوبة الی الامام الصادق (ع) المرویة فی تحف العقول ما ملخصه: "و اما المغانم فانه لما کان یوم بدر قال رسول الله (ص): من قتل قتیلا فله کذا و کذا، و من اسر اسیرا فله من غنائم القوم کذا و کذا، فلما هزم الله المشرکین و جمعت غنائمهم قام رجل من الانصار فقال: یا رسول الله (ص)، انی قتلت قتیلین - لی بذلک البینة - و اسرت اسیرا، فاعطنا ما اوجبت علی نفسک یا رسول الله، ثم جلس. فقام سعد بن عبادة فقال: یا رسول الله (ص)، ما منعنا ان نصیب مثل ما اصابوا جبن عن العدو و لا زهادة فی الاخرة و المغنم، و لکن تخوفنا ان بعد مکاننا منک فیمیل الیک من جند المشرکین او یصیبوا منک ضیعة و انک ان تعط هؤلاء القوم ما طلبوا یرجع سائر المسلمین لیس لهم من الغنیمة شئ ثم جلس. فقام الانصاری فقال مثل مقالته الاولی ثم جلس، یقول ذلک کل واحد منهما ثلاث مرات، فصد النبی (ص) بوجهه فانزل الله - عزوجل - : یسألونک عن الانفال، و الانفال اسم جامع لما اصابوا یومئذ مثل قوله: ما افاء الله علی رسوله. و مثل قوله: ما غنمتم من شئ. ثم قال: قل الانفال لله و الرسول. فاختلجها الله من ایدیهم فجعلها لله و لرسوله... فلما قدم رسول الله (ص) المدینة انزل الله علیه: واعلموا انما غنمتم من شئ، آلایة ...فهذا یوم بدر و هذا سبیل الغنائم التی اخذت بالسیف." (تحف العقول 339/ به بعد)

روشن است که در این عبارت ابن هشام "نفل" و همچنین فئ بر غنائم جنگ اطلاق شده است. سیوطی در تفسیر درالمنثور نیز روایت عبادة بن صامت را نقل نموده است، رجوع نمائید.سیره ابن هشام 295/2

4- در تفسیر درالمنثور آمده است:

"ابن جریر و ابن منذر و ابن ابی حاتم و ابن مردویه و بیهقی در سنن از ابن عباس درباره آیه شریفه: "یسألونک عن الانفال قل الانفال لله و للرسول" نقل می‎کنند که گفت: انفال غنیمتهایی بود که به طور خالص برای

ناوبری کتاب