صفحه ۲۳۶

می‎شود که غنیمت و فئ در نزد آنان به طور کلی یا متباین با هم بوده و یا متساویند.

ولکن ممکن است گفته شود: آن دو از نظر مفهوم با هم مخالف می‎باشند و نسبت بین آنان یا عموم و خصوص من وجه است و یا فئ اعم مطلق احکام السلطانیة 136/ است. زیرا مراد از فئ چیزی است که به امام مسلمین یا بیت المال برگشت داده شده حال یا به طور مطلق (از مال کفار و غیر آن) یا از جانب کفار فقط، که شاید این احتمال قویتر باشد، پس غنائم جنگ و قتال را نیز شامل می‎شود، و در روایات زیادی بر غنائم جنگی فئ اطلاق گردیده چنانکه خواهد آمد، و از همین باب است آنچه که در نهج البلاغه آمده آنجا که حضرت به عبدالله بن زمعه می‎فرماید: "این مال نه از آن من است و نه از آن تو، بلکه فئ است و از آن همه مسلمانان و درو شده شمشیر آنان است."اگر گفتیم غنیمت به همان معنای لغوی است - کما اینکه ما گفتیم - یعنی مالی که نعمت غیرمترقبه است، مثل معادن و کنوز و ارباح مکاسب که اینها مصداق غنمتم است، بنابراین مابین فئ و غنیمت عموم و خصوص من وجه می‎شود، یعنی بعضی از غنیمتها هست که فئ نیست مثل ارباح مکاسب و بعضی از فئها هست که غنمتم به آن اطلاق نمی شود، مثل آنجا که بدون جنگ به دست آمده و به مسلمانها نمی دهند چون "غنمتم" نیست. و یک ماده مشترک دارند و آن غنائم جنگ است، که هم فئ است و هم غنیمت، و اگر گفتیم غنیمت خصوص غنائم جنگ است آن وقت فئ اعم می‎شود از غنیمت. (الف - م، جلسه 337 درس)

و اینکه مورد آیه در سوره حشر حصول مال بدون جنگ است دلالت بر اختصاص لفظ "فئ" به این معنی را ندارد.

و به نظر ما مراد از غنیمت هر مالی است که انسان بر آن غلبه پیدا کرده، گرچه با کسب کردن باشد، و اینکه بر غنائم جنگ نیز غنیمت اطلاق می‎شود به لحاظ غلبه جنگجویان بر آن و به دست آوردن آنان است، و غنیمت به

ناوبری کتاب