صفحه ۲۱۰

به سهم های مساوی دارد، لکن در این دو روایت بعد از بیان تقسیم گفته شده که: امام بین اصناف سه گانه به مقداری که در مخارج سالشان بی نیاز شوند قسمت می‎کند، پس اگر چیزی اضافه آمد برای والی می‎باشد، و اگر کم آمد بر والی است که از پیش خود به مقداری که بی نیاز شوند به آنان بپردازد، پس معلوم می‎شود که جزء جزء نمودن لازم نیست، بله بر امام است که نفقه افراد نیازمند را هر چند توسط سهام غیر مساوی تأمین کند.

و شاهد بر این مطلب است اینکه: اولا: تعبیر به هشت سهم در مرسله حماد نسبت به زکات نیز واقع شده است، با اینکه مصارف هشتگانه در باب زکات فقط مصارف محض است و به نظر ما در آن مصارف جزءجزء نمودن زکات لازم نیست.

ثانیا: در آخر مرسله، امام (ع) هم خمس را مال پیامبر(ص) و والی به شمار آورده است، چنانکه گذشت.

و شاید اصرار امام (ع) بر تعبیر به سهام در مقام اقامه حجت و ستیز (جدال) با طرف مقابل بوده است، چون فتوای رایج در زمان امام موسی بن جعفر(ع) و بعد از او فتوای ابوحنیفه بود، و ابوحنیفه قائل به سقوط حق پیامبر(ص) و حق ذی القربی بعد از وفات پیامبر(ص) بود و در نزد او خمس به سه سهم برای اصناف سه گانه قسمت می‎شد. و همه فقهاء اهل سنت نیز قائل به عمومیت در اصناف سه گانه برای غیر سادات بودند و نتیجه آن این می‎شد که ائمه (ع) و سادات شریف و آبرومند از حق مشروعشان محروم بمانند. بلکه این مدار عمل خلفاء بعد از وفات پیامبر(ص) بود چنانکه در آنجا که اقوال را از کتاب خراج ابی یوسف نقل می‎کردیم این مطلب گذشت،اصول کافی ‏538/1، کتاب الحجة، باب الفئ و الانفال.... پس ائمه (ع) به اندازه امکان با بیان ظاهر آیه شریفه طبق ذوق

ناوبری کتاب