صفحه ۲۰۳

شود فایده حصر می‎دهد، بنابراین مقدم شدن "لله" - که خبر ان است - بر "خمسه" - که اسم ان است - در آیه شریفه از چیزهایی است که از آن اختصاص همه خمس به خدا استفاده می‎شود.

و بر فرض اینکه آیه شریفه ظهور در قسمت نمودن داشته باشد باید گفت که: خمس به سه قسم تقسیم بشود نه شش قسم یعنی سهمی برای خدا و سهمی برای رسولش و سهمی برای ذی القربی قرار داده شود، و اصناف سه گانه هم از جهت نسبت پیدا کردن به پیامبر(ص) تابع ذی القربی بوده و در سهام با ذی القربی شریک می‎باشند.

و اما روایاتی که ظهور در این دارد که خمس حق واحدی است برای منصب امامت زیاد است، که بعضی از آنها را بیان می‎کنیم:

روایت اول: "سید مرتضی در محکم و متشابه به نقل از تفسیر نعمانی از علی (ع) روایت کرده که فرمود:

اما آنچه در قرآن آمده از بیان وسائل و اسباب زندگانی و درآمدهای خلق که خداوند سبحان ما را به آن آگاه گردانیده از پنج راه است: راه امارت (حکومت)، راه آباد نمودن، راه کرایه دادن، راه تجارت و راه صدقات.

اما بهره بردن از راه امارت از این آیه شریفه استفاده می‎شود: واعلموا انما غنمتم من شئ فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین. پس در این آیه شریفه خمس غنائم برای خدا قرار داده شده..."ولی با توجه به مبنای حضرت استاد که خمس را کلا حق واحد و در اختیار حاکم به حق می‎دانند چه اشکالی دارد گفته شود که: صحیحه عمل پیامبر را که صاحب اختیار می‎باشد نقل نموده نه اینکه در مقام بیان حکم کلی الهی و همیشگی باشد. (مقرر)

نگاه کن که امام (ع) همه خمس را پول امارت (حکومت) نامید سپس تصریح

ناوبری کتاب