آنچه در کلام شیخ طوسی و غیر ایشان از فقهاء شیعه است که سه سهم (خدا، رسول و ذی القربی) و حتی سهم ذی القربی در زمان پیامبر(ص) برای پیامبر(ص) است شاهد است بر آنچه که بیان خواهیم نمود که آن سه سهم بلکه همه شش سهم حق امامت و امارت (حکومت) است، چون منصب امامت در زمان پیامبر(ص) برای خود حضرت است و امامت قائم به ایشان است، و لازمه این مطلب انتقال این سهام از پیامبر(ص) به امام بعد از ایشان و همچنین از امام قبل به امام بعد تا آخر.
و آنچه که ابوحنیفه و پیروان او فتوا داده اند به اینکه با وفات پیامبر(ص) آن سه سهم ساقط میشود بر اساس چیزی است که از عمل خلفاء بعد از پیامبر(ص) حکایت کرده اند، و کسی که دارای زیرکی باشد دست سیاست را در این گونه اعمال مشاهده میکند، وگرنه ساقط شدن حق ذی القربی بعد از وفات پیامبر(ص) چه وجهی میتواند داشته باشد؟!
و آنچه که مالک به آن فتوا داده به اینکه خمس و فئ را از بیت المال دانسته و اینکه امام خویشاوندان رسول (ص) (سادات) را از آن اداره میکند به همان چیزی که ما آن را به زودی بیان خواهیم کرد بازگشت میکند که همه خمس حق واحدی است که در اختیار امام مسلمین میباشد و خمس نیز نظیر فئ و انفال است، نهایت امر اینکه امام از آن، احتیاجات سه صنف از سادات (یتیمان و مساکین و ابن سبیل) را به عنوان اینکه آنان از خاندان وحی و امامت اند برطرف مینماید.
در هر صورت تقسیم خمس به شش سهم چیزی است که به مشهور نسبت داده