جمیع ادیان الهی است؛ زکات در قرآن همانند نماز - که ستون دین است - قلمداد شده؛ چون اساس مالی حکومت اسلامی است؛ و این فریضه در آیات زیادی تکرار گردیده، مخصوصا اگر خمس را هم به زکات ارجاع دهیم و آن را از مصادیق زکات بدانیم...قرآن کریم بیان آنچه را در آن زکات است به اختیار اولیاء مسلمین و حاکمان به حق در هر زمان و مکانی نهاده است، و پیامبراکرم (ص) به عنوان اینکه در زمان خودش حاکم مسلمانان بود زکات را بر نه چیز قرار داد، به این جهت که این نه چیز عمده ثروت عرب آن روز محسوب میشد... و بسا ائمه (ع) در بعضی اوقات مشاهده میکردند زکاتهایی که از مردم گرفته میشده در تقویت دولتهای باطل و ستمگر مصرف میگردد، و چون ائمه میخواسته اند دولتهای جور را با سد کردن منابع مالی آنان تضعیف نمایند، عمل پیامبر را - که زکات را در نه چیز قرار داده است - برای جلوگیری از پرداخت زکات به دولتهای باطل نقل میکرده اند."ر. ک . همین مجلد 62/_63
و در ارتباط با خمس ارباح مکاسب (خمس سود تجارت) میفرمایند:
"و نیز ممکن است گفته شود: خمس ارباح مکاسب یک مالیات حکومتی است که ائمه متأخر [امام رضا و امام هادی و امام عسکری (ع)] به عنوان این که شرعا رهبران مردم و مدیران جامعه (شیعه) بوده اند برحسب نیاز زمان خود آن را قرار داده اند، چون زکاتها و اموال عمومی و دیگر مالیاتهای اسلامی از مسیر اصلی خود منحرف شده و در اختیار خلفای جور و عمال آنان قرار گرفته بود؛ لذا میبینید ائمه (ع) گاهی آن را حلال میکرده اند [در زمان امام صادق و امام باقر(ع) که روایات تحلیل رسیده است ] و گاهی آن را طلب مینمودند [در زمان امام رضا و امام جواد و امام هادی (ع)]. و نظیر همین مطلب را ما در خمس معادن و گنجها نیز احتمال میدهیم، بنابر اینکه این دو از انفال بوده و خمس در آنها به عنوان حق الاقطاع و اجازه تصرف در آنها باشد."ر. ک . همین مجلد 146/