صفحه ۱۸۸

آنان می‎شد، بنابر آنچه که بعدا بیان خواهیم کرد. و ابوالعالیه ریاحی قائل است که خمس از غنیمت و فئ بر شش قسم تقسیم می‎شود: سهمی برای خداوند - متعال - و سهمی برای رسول، و سهمی برای ذی القربی، و سهمی برای یتیمان و سهمی برای مساکین و سهمی برای ماندگان در راه. مالک قائل است به اینکه خمس غنیمت و چهارپنجم فئ مربوط به اجتهاد امام بوده هر کجا صلاح دید مصرف کند باید مصرف شود. ابوحنیفه قائل است به اینکه خمس غنیمت و چهارپنجم فئ بر سه سهم تقسیم می‎شود: سهمی برای یتیمان، سهمی برای مساکین، سهمی برای ماندگان در راه؛ و این چیزی است که حسن بن زیاد لؤلؤی از او روایت کرده... دلیل ما اجماع گروه شیعه و روایات آنان است، و نیز آیه شریفه: فان لله خمسه و للرسول. الایة ."اینجا دو مطلب هست: یکی اینکه خمس از آن سادات نیست، همه آن حق واحدی است برای منصب امامت و سادات از باب اینکه وابستگان به بیت رسالت اند امام مسلمین باید آنان را اداره کند؛ لذا خداوند در آیه شریفه واعلموا انما غنمتم من شئ...برای خدا و رسول و امام لام آورده و برای فقراء و مساکین و ابن سبیل لام نیاورده. دوم اینکه در شرع دارد که مال مجهول المالک و لقطه و...را صدقه بدهید ما به ذهنمان می‎آید که یعنی بدهید به فقراء اما این طور نیست، صدقه به مطلق کارهای خیر می‎گویند، و مصرف صدقه هشت چیز است که در آیه شریفه انما الصدقات للفقراء... بیان شده یعنی تقریبا تمام کمبودهای اجتماعی، و سبیل الله همه راههای خیر را می‎گیرد؛ لذا از تمام اوقاف در روایت تعبیر به صدقه شده با اینکه می‎دانیم تمام موقوفات را به فقراء نمی دهند بلکه در تمام راههای خیر و در مصارفی که در جامعه نیاز است و کمبود است مصرف می‎شود. (الف - م، جلسه 326 درس)

2- و نیز در خلاف (مسأله 38) آمده است:

"سهم ذی القربی ثابت است و با وفات پیامبر(ص) ساقط نمی شود، و برای کسی است که قائم مقام ایشان است. شافعی گوید: سهم ذی القربی ثابت بوده و از بین نمی رود و آن یک پنجم خمس است که به مصرف خویشاوندان پیامبر(ص) می‎رسد، چه غنی آنان و چه فقیر که به سبب خویشاوندی مستحق آن هستند.

ابوحنیفه گوید: سهم ذی القربی با وفات پیامبر(ص) ساقط می‎شود... دلیل ما اجماع گروه شیعه و روایات آنان است، و نیز آیه شریفه: و لذی القربی..."خلاف 340/2

3- و نیز در خلاف (مسأله 39) است:

"نزد فقهای شیعه است که سهم ذی القربی برای امام است، و در نزد شافعی است که برای همه ذی القربی است و دور و نزدیک و مرد و زن در آن مساویند...دلیل ما اجماع گروه شیعه است."خلاف 341/2

ناوبری کتاب