صفحه ۱۷۹

و همین خمس بر آنان یک نحو جزیه محسوب می‎گردد.

و قرار دادن خمس در محصول زمینهای کفار یک امر دوری نیست تا باعث تعجب گردد، بلکه چنین چیزی در سیره پیامبر(ص) و خلفاء سابقه دارد:

در روایت محمد بن مسلم است که گوید: "به امام صادق (ع) گفتم: آیا آنچه که این خلفاء به عنوان خمس از زمین جزیه خمس می‎گیرند و از کشاورزان زمین جزیه سرانه می‎گیرند درست است ؟ آیا در رابطه با گرفتن جزیه یک چیز معینی وجود ندارد؟ حضرت فرمود: "آنچه بر اهل ذمه است چیزی است که خود آنان اجازه داده اند، برای امام نیست که بیشتر از جزیه بگیرد، حال اگر خواست آن را سرانه ایشان قرار می‎دهد و دیگر بر اموال آنان چیزی نیست، و اگر خواست آن را بر اموالشان قرار می‎دهد و سرانه نمی گیرد." به حضرت عرض کردم: پس این خمس دیگر چیست ؟ حضرت فرمود: این همان چیزی است که رسول خدا(ص) با آنان بر آن مصالحه کرد."منتقی الجمان 443/2

و صدوق روایت کرده، گوید: حضرت رضا(ع) فرمود:

"بنی تغلب از جزیه ننگ داشتند و از عمر خواستند تا آنها را معاف کند، عمر ترسید که آنان به روم پناهنده شوند پس با آنان مصالحه کرد که جزیه سرانه آنان برداشته شود. و صدقه [مالیات - زکات ] را بر آنان مضاعف کرد، پس بر آنان آنچه که بر آن مصالحه نمودند و به آن راضی شدند بیشتر نمی باشد، تا اینکه حق ظاهر شود."فی خبر محمد بن مسلم قال: قلت لابی عبدالله (ع): ارأیت ما یأخذ هؤلاء من هذا الخمس من ارض الجزیة و یأخذ من الدهاقین جزیة رؤوسهم، اما علیهم فی ذلک شئ موظف ؟ فقال: کان علیهم ما اجازوا علی انفسهم، و لیس للامام اکثر من الجزیة، ان شاء الامام وضع ذلک علی رؤوسهم و لیس علی اموالهم شئ و ان شاء فعلی اموالهم و لیس علی رؤوسهم شئ فقلت: "فهذا الخمس" فقال: لا انما هذا شئ کان صالحهم علیه رسول الله (ص). (وسائل ‏114/11، باب 68 من ابواب جهاد العدو...حدیث 2)

ناوبری کتاب