پیش بینی نشده خمس دارد، مفهوم این کلام این است که ارث پیش بینی شده خمس ندارد]، و دیگر اینکه اگر در ارث خمس بود البته به سبب زیادی ابتلاء به آن، در همه کشورها و در همه زمانها میان عوام نیز مشهور میشد در نهایت شهرت، چه رسد به خواص.
و شاید مهر زنان نیز همانند ارث باشد، چون مهریه نیز برحسب نظام اجتماع امری است که امید تحقق آن میرود، بلکه میتوان گفت: مهر، عوض از زوجیت و حق همبستری شوهر است؛ چون زن در مقابل مهر، خودش را تحت سلطه مرد قرار میدهد و به این وسیله آزادی او سلب میشود، پس غنیمت بر مهر صدق نمی کند.
و نیز از این قبیل است عوض خلع؛ زیرا این مال در مقابل دست برداشتن مرد از همسر خود که در اختیار اوست به او پرداخت میشود، و اگر در این دو (مهر و عوض خلع) خمس بود البته به جهت ابتلاء زیاد مردم به آن دو مخصوصا مهر، مشهور شده و ظاهر میگشت.
و اما دست برداشتن از عمومات و روایات زیادی که بر بودن خمس در بخشش و هدیه و جایزه و ارثی که گمان آن برده نشود دلالت دارد، به دلیل اعراض فقهاء شیعه از آن مشکل است، برای اینکه در این مورد اعراض [فقهاء از این روایات ] محرز نمی باشد، فقط تنها چیزی که ثابت است این است که بیشتر فقهاء متعرض آن نشده اند، و شاید فقها عنوانهای تجارت و صناعت و زراعت را از باب مثال و از باب مصداقهای غالبی که بیشتر فقهاء بیان آن را اراده کرده اند گفته باشند؛ و لذا بعضی از آنان کلمه "وغیرذلک" را عطف بر آن عنوانها نموده اند.
در هر صورت آنچه که در ذهن قوت میگیرد این است که در اینها خمس هست و این با نظر ابی الصلاح حلبی موافقت دارد، در لمعه هم آن را نیکو دانسته، شرح لمعه نیز متمایل به این نظریه است، شیخ والامقام انصاری (ره) نیز در کتاب خمسش آن را قوی دانسته، بلکه شاید از معتبر نیز چنین استفاده شود.
پوشیده نماند که از مصداقهای بهره ای که ما در آن خمس را قوی میدانیم وقتی