صفحه ۱۶۸

نمود؟ یا بر عکس ظاهر کلمات فقهاء را گرفت و از روایاتی که دلالت بر بودن خمس در مثل هدیه و جایزه و ارث دارد دست برداشت به دلیل اینکه فقهاء از آن اعراض نموده اند. به این بیان که چون فقهاء در کتابهایشان که آماده گردیده برای نقل فتواهایی که از ائمه (ع) نقل شده است، متعرض مثل ارث و هدیه و جایزه با اینکه همه افراد مبتلابه آنهایند نشده اند، پس این عدم تعرض کشف قطعی می‎کند از اینکه در پیش آنان امثال ارث و هدیه و جایزه از موضوع خمس خارجند و این را ایشان از ائمه (ع) گرفته و به دیگری رسانیده اند.

ابن ادریس در کتاب سرائر می‎گوید:

"بعضی از فقهای شیعه گفته اند: در ارث و هدیه و بخشش خمس می‎باشد، این مطلب را ابوالصلاح حلبی در کتاب کافی بیان نموده، و هیچ یک از فقهای شیعه این را بیان نکرده اند بجز ایشان، و اگر خمس در اینها صحیح بود به طور متواتر از امثال ایشان نقل می‎شد، و اصل هم برائت ذمه است."فقه الرضا249/

فشرده بیان مرحوم حاج آقا رضا همدانی در "مصباح الفقیه" چنین است:

"سزاوار نیست شک شود که در زمان پیامبر(ص) (خمس هدیه و جایزه و ارث) بین مسلمین متعارف نبوده و همچنین در زمان هیچ یک از ائمه بین شیعه متعارف نبوده؛ زیرا در غیر این صورت باید مخفی ماندن چنین حکمی یعنی وجوب خمس ارثها و همچنین هدیه ها با اینکه عموم مردم به آن مبتلا هستند حتی بر زنان و کودکان از مسلمانان به طور عادی ممتنع باشد چه رسد به اینکه چنین حکمی مورد اختلاف واقع شود یا حتی نبودن خمس در اینها اگر مورد اجماع نباشد مشهور بین فقهاء گردد، پس اینکه در مثل چنین حکمی اختلاف واقع شده نشانه ای است قطعی بر نبودن آن در زمان ائمه (ع) بلکه در زمان غیبت صغری؛ زیرا اگر چنین حکمی شناخته شده بود عادت چنین حکم می‎نمود که از ضروریات دین شود، اگر در زمان پیامبر(ص) شناخته شده بود؛ یا از ضروریات مذهب شیعه گردد اگر در زمان ائمه (ع) چنین حکمی شناخته شده بود."سرائر114/

ناوبری کتاب