ولکن از آیه شریفه (واعلموا انما غنمتم) و روایات، اعم از کسب کردن و آنچه که انسان به دنبال تحصیل آن نبوده استفاده میشودبر این معنا به اولویت قطعی هم میشود استدلال کرد به این بیان که: وقتی انسانی با جان کندن خرج سالش را گذرانده و مقداری اضافه آمد، این اضافه غنیمت است و باید خمس آن را بدهد! اما آدمی که یکدفعه و بدون زحمت یک جایزه ده میلیونی به نامش افتاده از خمس معاف باشد؟! عقلا این را تقبیح میکنند و ما میگوئیم: احکام شرع برحسب ملاکات است، وقتی ملاک جعل خمس و زکات نیازهای جامعه باشد نمی توان گفت ارباح صناعات و...خمس دارد اما جایزه پرقیمت و باارزش خمس ندارد. (الف - م، جلسه 320 درس) چه با اختیار باشد مثل بخششها و جایزه ها یا بدون اختیار مثل ارثی که انسان گمان آن را نداشته است بلکه بنابر قولی حتی ارثی که انسان پیش بینی آن را میکرده نیز شامل میشود.
توضیح مطلب اینکه متعارف بین مردم این است که برای برطرف نمودن احتیاجات روزانه خود هر یک از آنان به شغلی از شغلها میپردازند، برخی از مردم به تولید و بهره گیری از کار خود روی میآورند مثل کشاورزان، و برخی دیگر به جابجایی اموال میپردازند مثل تاجرها، و عده ای دیگر به تغییر شکل کالاها و کار روی آن به طوری که باعث افزایش قیمت آن گردد روی میآورند مانند صنعتگران، این سه نوع که بیان شد راههای متعارف به دست آوردن مال است که مردم به آن تکیه میکنند، و فقهاء شیعه در کلماتشان متعرض آنها شده اند.
بله، گاهی برای انسان مالی بدون سختی و تلاش برای تحصیل آن فراهم میشود چه با اختیار مثل بخششها و جایزه ها و مهریه و عوض خلع عوض خلع آن است که اگر زنی هیچ گونه تمایلی به ادامه زندگی زناشوئی نداشته باشد میتواند به اندازه مهریه اش یا بیشتر و یا کمتر به عنوان عوض به شوهر خود داده تا او را طلاق دهد. (مقرر) و مانند آن یا