است و در ذهن سائل و دیگران تحلیل مطلق نبوده وگرنه نیازی به کسب اجازه از حضرت نبود.]
3- کلینی از محمد بن زید روایت کرده که گوید: گروهی از خراسان بر علی بن موسی الرضا(ع) وارد شدند و از حضرت خواستند تا خمس را بر آنان حلال گرداند، حضرت فرمود:
"چه فریب و بهانه بزرگی است این سؤال ؟! دوستی خالصانه را با زبانتان به ما دارید در حالی که حقی را که خدا برای ما قرار داده و ما را برای او قرار داده و آن خمس است از ما منع میکنید؟! آن را بر هیچ کدامتان حلال قرار نمی دهیم، قرار نمی دهیم؛ قرار نمی دهیم."بالاسناد عن محمد بن زید قال: قدم قوم من خراسان علی ابی الحسن الرضا(ع) فسألوه ان یجعلهم فی حل من الخمس، فقال (ع): ما امحل هذا؟! تمحضونا المودة بالسنتکم و تزوون عنا حقا جعله الله لنا و جعلنا له و هو الخمس، لا نجعل، لا نجعل، لا نجعل لاحد منکم فی حل. (وسائل 376/6، باب 3 من ابواب الانفال...حدیث 3) نظیر این روایات را مرحوم شیخ طوسی با سند خود از محمد بن زید نقل میکند.وسائل 375/6، باب 3 من ابواب الانفال،...حدیث 1
4- کلینی و شیخ از علی بن ابراهیم، از پدرش روایت کرده اند که گوید: نزد امام جواد(ع) بودم وقتی که صالح بن محمد بن سهل بر حضرت وارد شد - صالح بن محمد بن سهل از طرف حضرت متولی موقوفات قم بود - به حضرت گفت: ای آقای من، مرا از بابت ده هزار درهم گشایش قرار ده، به درستی که آن را خرج نموده ام. حضرت به او فرمود:
"تو را در گشایش قرار دادم، پس هنگامی که صالح از آنجا خارج شد امام جواد(ع) فرمودند: فردی از اینها خودش را بر اموال آل محمد(ص) و اموال یتیمان و مسکینان و فقراء و درراه ماندگان از آل محمد(ص) میافکند و آن را میگیرد سپس