خمس را مطالبه و اخذ میفرموده و آن را به طور کلی حلال نفرموده؛ و شاید خمسی که در توقیع بیان شده نوع خاصی از خمس بوده که مصلحت، حلال نمودن آن را اقتضا میکرده چنانکه بیان علت به پاک شدن ولادت، اشعار به آن دارد. پس شاید خمس مطرح شده در رابطه با خمس غنائم و کنیزهایی که از جانب حکام ستمگر اسیر میشدند و شیعیان هم در زندگیشان مبتلا به آنان بودند باشد.
و با توجه به اینکه جواب حضرت مسبوق به سؤال بوده، و سؤال هم نه بیان شده و نه معلوم است، لذا دلیلی بر حمل "الف و لام" در کلمه "الخمس" بر استغراق نیست؛ زیرا شاید سؤال از نوع خاصی از خمس بوده و "الف و لام" هم برای عهد و اشاره به همان نوع خاص باشد؛ و وقتی هر یک از این احتمالات بیاید، دیگر استدلال برای استفاده عموم از توقیع شریف باطل است.
به علاوه اینکه ظاهر کلام در توقیع و غیر آن حلال نمودن همه خمس حتی سهم سادات آن است، و این مطلب از دیگر روایات تحلیل نیز استفاده میشود.
در حالی که التزام به چنین مطلبی ممکن نیست، با توجه به اینکه صدقه بر سادات حرام شده است و خمس عوض از آن قرار داده شده است.
خلاصه کلام و نتیجه
خلاصه کلام اینکه: موضوع صحیحه علی بن مهزیار حلال نمودن خمس نسبت به کسی است که پرداخت برای او دشوار است، و توقیع شریف نیز در آن اجمال بود، و اما غیر این دو از دیگر روایات تحلیل که در باب چهارم از ابواب انفال کتاب وسائل بیان شده است، تمامی آنها از دو امام عظیم الشأن حضرت باقر(ع) و حضرت صادق (ع) صادر شده است، بجز یک روایت از تفسیر امام که حکایت از حلال نمودن امیرالمؤمنین (ع)وسائل 385/6، باب 4 من ابواب الانفال...حدیث 20). میکند.