صفحه ۱۵۵

خمس را مطالبه و اخذ می‎فرموده و آن را به طور کلی حلال نفرموده؛ و شاید خمسی که در توقیع بیان شده نوع خاصی از خمس بوده که مصلحت، حلال نمودن آن را اقتضا می‎کرده چنانکه بیان علت به پاک شدن ولادت، اشعار به آن دارد. پس شاید خمس مطرح شده در رابطه با خمس غنائم و کنیزهایی که از جانب حکام ستمگر اسیر می‎شدند و شیعیان هم در زندگیشان مبتلا به آنان بودند باشد.

و با توجه به اینکه جواب حضرت مسبوق به سؤال بوده، و سؤال هم نه بیان شده و نه معلوم است، لذا دلیلی بر حمل "الف و لام" در کلمه "الخمس" بر استغراق نیست؛ زیرا شاید سؤال از نوع خاصی از خمس بوده و "الف و لام" هم برای عهد و اشاره به همان نوع خاص باشد؛ و وقتی هر یک از این احتمالات بیاید، دیگر استدلال برای استفاده عموم از توقیع شریف باطل است.

به علاوه اینکه ظاهر کلام در توقیع و غیر آن حلال نمودن همه خمس حتی سهم سادات آن است، و این مطلب از دیگر روایات تحلیل نیز استفاده می‎شود.

در حالی که التزام به چنین مطلبی ممکن نیست، با توجه به اینکه صدقه بر سادات حرام شده است و خمس عوض از آن قرار داده شده است.

خلاصه کلام و نتیجه

خلاصه کلام اینکه: موضوع صحیحه علی بن مهزیار حلال نمودن خمس نسبت به کسی است که پرداخت برای او دشوار است، و توقیع شریف نیز در آن اجمال بود، و اما غیر این دو از دیگر روایات تحلیل که در باب چهارم از ابواب انفال کتاب وسائل بیان شده است، تمامی آنها از دو امام عظیم الشأن حضرت باقر(ع) و حضرت صادق (ع) صادر شده است، بجز یک روایت از تفسیر امام که حکایت از حلال نمودن امیرالمؤمنین (ع)وسائل ‏385/6، باب 4 من ابواب الانفال...حدیث 20). می‎کند.

ناوبری کتاب