صفحه ۱۵۴

از جمله روایات تحلیل روایاتی است که بر حلال نمودن زمینها و انفال دلالت دارد، مثل بیشتر روایات باب خمس - که می‎توان به آن مراجعه نمود - و بحث آن در فصل انفال [مجلد چهارم عربی، فصل انفال، جهت چهارم، مسأله دوم ] از نظر شما خواهد گذشت.

کلام در توقیعی که در کتاب اکمال الدین صدوق و احتجاج طبرسی، از کلینی از اسحاق بن یعقوب از صاحب الزمان (ع) وارد شده است باقی می‎ماند، و آن کلام چنین است:

در احتجاج آمده است: کلینی از اسحاق بن یعقوب نقل می‎کند که گوید: از محمد بن عثمان عمری (یکی از نواب اربعه آن حضرت) خواستم نوشته ای را که در آن از مسائلی که پیرامون آن برایم اشکال پیش آمده بود و از حضرت صاحب (ع) سؤال کرده بودم به آن حضرت برساند، آنگاه توقیع شریف به خط مولایمان صاحب الزمان (ع) وارد شد:

"...و اما آنان که در اموال ما چنگ آویخته اند، هر کسی کوچکترین چیزی از آن را حلال بشمارد و آن را بخورد، گویا آتش خورده است. و اما خمس را ما بی گمان برای شیعیان حلال کردیم و تا زمان ظهور اجازه این تصرف را به آنان دادیم تا برای پاک بودن و پلید نبودن ولادتشان در گشایش باشند."فی الاحتجاج: محمد بن یعقوب الکلینی عن اسحاق بن یعقوب قال: سألت محمد بن عثمان العمری ان یوصل لی کتابا قد سألت فیه عن مسائل اشکلت علی، فورد التوقیع بخط مولانا صاحب الزمان علیه السلام - : ...و اما المتلبسون بأموالنا فمن استحل منها شیئا فأکله فأنما یأکل النیران و اما الخمس فقد ابیح لشیعتنا و جعلوا منه فی حل الی وقت ظهور امرنا؛ لتطیب ولادتهم و لا تخبث. (وسائل ‏383/6، باب 4 من ابواب الانفال...حدیث 16)

در مورد اسحاق بن یعقوب [که در سند روایت آمده ]، مدح یا مذمتی [در کتابهای رجال ] نیامده است.

از توقیع شریف نیز استفاده می‎شود که حضرت صاحب الامر(ع) اموال مشمول

ناوبری کتاب