صفحه ۱۵۳

ظاهرا سخن حضرت "من ذلک" اشاره است به همان حق ثابت نزد مردم وقتی که به شیعه برسد. [بعید نیست که کلمه "حقنا" در روایت ظهور ضعیفی در هر آنچه مورد حق ائمه است داشته باشد، چه ارباح مکاسب باشد یا فئ و یا چیزهای دیگر].

2- و روایت ابی حمزه به نقل از امام باقر(ع) که حضرت فرمود:

"خداوند برای ما اهل بیت سه سهم از همه فئ قرار داد و خداوند - تبارک و تعالی - چنین فرمود: واعلموا انما غنمتم من شئ فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل. پس مائیم صاحبان خمس و فئ و ما آن را بر تمام مردم به غیر از شیعیانمان حرام کرده ایم، به خدا ای اباحمزه هیچ سرزمینی فتح نشود و هیچ خمسی بیرون نرود و بر چیزی از آن دست نزنند جز آنکه به دست هر کس که رسیده حرام باشد، چه فرج باشد و چه مال."خبر ابی حمزه عن ابی جعفر(ع) قال: ان الله جعل لنا اهل البیت سهاما ثلاثة فی جمیع الفئ فقال - تبارک و تعالی - : واعلموا انما غنمتم من شئ فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل. فنحن اصحاب الخمس و الفئ، و قد حرمناه علی جمیع الناس ماخلا شیعتنا. والله یا اباحمزة ما من الارض تفتح و لا خمس یخمس فیضرب علی شئ منه الاکان حراما علی من یصیبه فرجا کان او مالا. (وسائل ‏385/6، باب 4 من ابواب الانفال...حدیث 19)

محققا غنائم جنگ و کنیزهای اسیر در آن زمانها زیاد بوده و شیعه هم به آن بسیار مبتلا بوده است پس مصلحت اقتضاء می‎نمود که امر بر شیعه آسان شود و کنیزان بر آنان حلال شوند، بنابراین این گونه روایات هیچ گاه شامل ارباح مکاسب و دیگر موضوعاتی که در نزد آنان به آنها خمس تعلق می‎گرفته نخواهد شد.

ناوبری کتاب