صفحه ۱۵

یادداشت مترجم

اسلام به عنوان مکتبی که عدالت اجتماعی را به پیروان خود نوید داده و اقامه قسط را یکی از اهداف عمده بعثت پیامبران اعلام فرموده، در مجموعه به هم پیوسته قوانین حکومتی اسلام جایگاه ویژه ای را به منابع مالی حکومت اسلامی اختصاص داده و هماهنگ با سایر مسایل سیاسی - اجتماعی، شالوده استواری را برای آن پی ریخته است.

اما در شرایطی که در مرحله عمل، حکومتهای مدعی اسلام از ارزشها و ضوابط اسلامی تهی گردند و کارگزاران حکومت، پوستین اسلام را وارونه به تن کنند و دین را دست آویزی برای حاکمیت خود قرار دهند، تبیین مجموعه مبانی فقهی حکومت اسلامی، از جمله منابع مالی آن، با مشکل اساسی روبرو می‎گردد.

به راستی در چنین شرایطی چه باید کرد و مسائل حکومتی اسلام را چگونه باید تبیین نمود؟!

از یک سو وظیفه ایجاب می‎کند که پایه های فقهی حکومت اسلامی تحکیم و تبیین شود، اما از دیگر سو تفکیک عمل حکومتهای مدعی اسلام از اسلام کاری است که به آسانی امکان پذیر نیست.

در رویارویی با این پرسش مهم و مشکل اساسی، سه دیدگاه متفاوت قابل بررسی است:

ناوبری کتاب