صفحه ۱۳۸

4- روایت حسنه محمد بن حسن اشعری گوید: بعضی از شیعیان به امام جواد(ع) نوشتند:

ما را از خمس خبر دهید، آیا بر همه آنچه که شخص بهره می‎برد قرار داده شده چه کم باشد و چه زیاد از هر قسمی که باشد و بر صنعتگران، این مطلب چگونه است ؟ حضرت به خط خود نوشتند: "بعد از کسر نمودن مخارج خمس واجب است."حسنة محمد بن الحسن الاشعری، قال: کتب بعض اصحابنا الی ابی جعفر الثانی (ع): اخبرنی عن الخمس، اعلی جمیع ما یستفید الرجل من قلیل و کثیر من جمیع الضروب و علی الصناع، و کیف ذلک ؟ فکتب (ع) بخطه: "الخمس بعد المؤونة". (وسائل ‏348/6، باب 8 من ابواب مایجب فیه الخمس، حدیث 1)

5- محمد بن علی بن شجاع نیشابوری از امام هادی (ع) سؤال نمود درباره مردی که از مزرعه خود مقدار صد کیل گندمی که به حد زکات است به دست آورده، و مقدار یک دهم از ده کیل را از او به عنوان زکات گرفته اند و سی کیل هم به سبب آباد نمودن مزرعه خرج کرده و مقدار شصت کیل هم در دست او باقی مانده، که آیا چیزی بر گردن او واجب است ؟ حضرت مرقوم فرمودند:

"آنچه از مخارج سالش اضافه بیاورد خمس آن، مال من است."فی خبر محمد بن علی بن شجاع نیشابوری، انه سأل اباالحسن الثالث (ع) عن رجل اصاب من ضیعته من الحنطة مأة کر ما یزکی، فأخذ منه العشر عشرة اکرار، و ذهب منه بسبب عمارة الضیعة ثلاثون کرا، و بقی فی یده ستون کرا، ما الذی یجب لک من ذلک ؟ و هل یجب لاصحابه من ذلک علیه شئ؟ فوقع: "لی منه الخمس مما یفضل من مؤونته." (وسائل ‏348/6، باب 8 من ابواب مایجب فیه الخمس، حدیث 2) زکاتی را که پرداخت نموده حضرت قبول کرده، این که دوباره یک زکات هم به شیعیان بدهد، این را حضرت ساکت اند و این سکوت دلیل بر این است که واجب نیست. در آن زمان این طور نبوده که مردم خودشان زکات بدهند بلکه حکومت و مأمورین می‎رفتند و زکات را می‎گرفتند، و فقهاء هم به استثناء مؤونه قائل نبودند ما هم قائل نیستیم. فقط همان فقه الرضا است که نسبت به شهرت داده، باید توجه داشت که مؤونه را خود شرع در متن حکم آورده، همین که بین آب قنات و رودخانه با آب چاه فرق گذاشته معلوم می‎شود مسأله مؤونه را در متن حکم در نظر گرفته است. (الف - م، جلسه 316 درس) (البته

ناوبری کتاب