صفحه ۱۳۱

است که در کتاب خمس آنها را بیان کرده ایم، مراجعه فرمائید.کتاب الخمس 79/ و ما بعد آن.

در اینجا مسأله ای است که سزاوار است به آن اشاره شود، و آن این که به احتمال قوی گنج نیز مثل معدن از انفال است، یعنی از اموال عمومی است که تمامی آن در اختیار امام می‎باشد و حکم به تخمیس در آن یا اجازه ای است از جانب ائمه (ع) در استخراج آن، که در این صورت خمس یک حکم سلطانی و حکومتی به عنوان حق الاقطاع می‎باشد، یا اینکه خمس یک حکم شرعی الهی است که بر کسی که آن را با اجازه امام استخراج نموده ثابت گردیده است.

در هر صورت امام یا حاکم شرعی هنگامی که قدرت داشته باشد این حق برای او هست که اشخاص را از استخراج گنج منع نماید، و اگر خود امام یا حاکم شرعی آن را استخراج نمود خمسی در آن نمی باشد، پس وضعیت گنج در اسلام چون وضعیت معدن است و اعتبار عقلائی و روش جاری در تمامی کشورها همین معنا را تأیید می‎کند. و این نکته ای است شایان توجه.به نظر می‎رسد گنج هم جزء اموال عمومی باشد؛ زیرا چیزهایی که مردم با زحمت خود تحصیل کرده اند مال آنهاست، اما چیزهایی که ارزش دارد و انسان کاری روی آن نکرده مثل جنگل و باران و هوا و زمین و کوهها و دریاها، در زمان ما فضا که هواپیما از آن عبور می‎کند، بیابانها و معادن و گنج، اینها عرفا جزء اموال عمومی است؛ و لذا می‎بینیم دولتها همیشه اگر کسی بخواهد گنجی را درآورد مزاحمش می‎شوند، این را در حقیقت دولت مال خودش می‎داند که صرف مصالح همه باید بشود، یک فردی بیاید گنجی را استخراج بکند و میلیاردر بشود این همان تکاثر در اموال است که شرعا هم مبغوض است "کی لایکون دولة بین الاغنیاء منکم - حشر آیه 7» اینکه یک معدن نفت را "دارسی" مالک شود یا گنج را فردی مالک شود، بنای حکومتها بر این نیست بلکه این را جزء اموال عمومی می‎دانند که در اختیار امام و حاکم مسلمین است نه شخص ایشان، و در اصطلاح فقه ما به حاکم و زعیم مسلمین امام گفته می‎شود. حتی به امام باطل هم امام گفته می‎شود، گنج هم جزء انفال است اگرچه فقهاء آن را جزء انفال ذکر نکرده اند، و مثل اینکه آنها موارد خاص را که در روایات ذکر شده در انفال ذکر کرده اند. و در انفال الغاء خصوصیت نکرده اند؛ و لذا مرحوم شیخ مفید (ره) که دریا را جزء انفال دانسته همه استیحاش کرده اند، به چه دلیل ؟ در صورتی که فرمایش شیخ مفید مطابق قاعده است، دریا اهمیت دارد و جزء اموال عمومی است، آن روزها فضا مهم نبوده اما حالا اهمیت دارد، پس جزء انفال است. ما از روایاتی که مصادیق انفال را ذکر می‎کند الغاء خصوصیت می‎کنیم و می‎گوئیم: هر چیزی که ارزش دارد و شخص خاصی برای آن زحمت نکشیده جزء اموال عمومی است، و گنج هم به نظر می‎آید این طور باشد، بنابراین خمسی که در روایت گنج آمده در حقیقت نظیر همان خمس در معدن می‎شود که در مورد آن دو احتمال می‎دادیم؛ رجوع شود. (الف - م، جلسه 314 درس)

ناوبری کتاب