صفحه ۱۱۴

"ظاهر روایات اشاره به خصوص زمین خراجی دارد نه یک مفهوم کلی، پس موضوع روایات خود زمین می‎باشد؛ لذا حمل روایات زمین، بر چهارپنجم آن مجاز است که قرینه ای بر این حمل وجود ندارد."مستمسک 444/9 مرحوم آیت الله حکیم در مستمسک می‎خواهد بگوید مسأله از اطلاق بالاتر است، برای اینکه آن روایاتی که می‎گوید زمین برای مسلمین است، زمینهای خاص خراجی را می‎گوید مثل زمینهای خیبر و سواد عراق، آن وقت اگر شما بگوئید خمس آن برای مسلمین نیست و برای سادات است، در حقیقت شما زمین سواد را استعمال کرده اید در چهارپنجم زمین، و یک پنجم را اراده نکرده اید، و این مجاز است، چون لفظ موضوع برای کل در جزء آن مجاز است. (الف - م، جلسه 311 درس)

نتیجه اینکه روایات وارد شده زیادی که حکم زمینهای خراجی و سیره پیامبر(ص) در رابطه با این زمینها را بیان می‎کنند، نسبت به بودن خمس در این زمینها سکوت کرده اند؛ در حالی که این روایات در مقام بیان هم می‎باشند و اگر مشمول خمس بودند می‎بایست حکم آن بیان شود، بنابراین مورد روایات از آیه و روایت (روایت ابوبصیر) اخص است.

حتی کسی می‎تواند ادعا کند که آیه شریفه خمس، از مثل زمینهایی که برای عموم مسلمین فئ است منصرف است؛ چنانچه از تقریرات بحث حضرت استاد آیت الله العظمی بروجردی (ره) در رابطه با خمس می‎توان چنین استفاده نمود،زبدة المقال 16/ چون خطاب در آیه شریفه متوجه به خصوص کسانی است که خود غنیمت گرفته اند یا در جنگ حضور داشته و مجاهدت نموده و غنیمتی به دست آورده اند، و زمینها غنیمتی نیست که به آنها برگردد، بلکه غنیمت برای اسلام و عنوان مسلمین است، و ظاهر خطاب در "غنمتم" اشخاص غنیمت گیرنده اند نه جهات و عناوین. و این نکته ای است شایان توجه.اراضی مفتوحة عنوة تاریخ و شناسنامه دارد، در زمان پیامبر(ص) و ابوبکر و عمر و علی (ع) عامل خراج می‎آمد اراضی عراق را می‎دید، و هیچ جا ندارد که یک پنجم زمین را خمس دادند و مابقی را صرف مصالح مسلمین کردند. (الف - م، جلسه 311 درس)

ناوبری کتاب