نهی شده احتکار در زمانی است که در شهر به قدر کفایت طعام و متاع نباشد به گونه ای که نگهداری آن موجب بدون طعام ماندن مردم گردد. بلکه ظاهر برخی از این روایات این است که به طور کلی جز بر این صورت احتکار صدق نمی کند. و گواه بر همین است آنچه پیش از این بدان اشاره شد که اصل در ریشه و کلمه حکر و احتکار، زیان و ظلم و کمبود و سوء معاشرت با دیگران و نظایر آن است.
اکنون با این گروه از روایات که به صراحت مسأله را تشریح و تفسیر نموده میتوان روایات گروههای سه گانه باب را اگرچه به صورت مطلق آمده اند تفسیر و تبیین نمود.
شیخ در استبصار پس از نقل روایات عامه باب مینویسد:
آنگاه ایشان روایت صحیحه حلبی و صحیحه حناط را [که از گروه چهارم میباشد] یادآور میشوند.استبصار 115/3، باب نهی از احتکار.
و پیش از این نیز ما یادآور شدیم که محل نزاع دو نظریه حرمت و کراهت نیز متوجه همین صورت از مسأله است. [یعنی صورتی که احتکار موجب شدت و سختی بر مردم گردد.]