صفحه ۸۷

نموده و نگهداری نمائی، ولی اگر در شهر طعام یا متاع دیگری یافت می‎شود یا فراوان است به گونه ای که مردم آنچه را نیاز دارند در دسترس آنان قرار دارد، در این صورت نگهداری آن مانعی ندارد. ولی اگر موجود نیست، احتکار آن مکروه و زشت است. و همانا رسول خدا(ص) احتکار را زمانی نهی فرمود که مردی از قریش به نام "حکیم بن حزام" هر طعامی که داخل مدینه می‎شد همه آن را خریداری می‎کرد، پیامبراکرم (ص) بر وی گذشت وفرمود: ای حکیم، برحذر باش از اینکه احتکار نمائی."انما الحکرة ان یشتری طعاما لیس فی المصر غیره فیحتکره، فان کان فی المصر طعام او متاع غیره، او کان کثیرا یجد الناس ما یشترون فلابأس به، وان لم یوجد فانه یکره ان یحتکر. و انما النهی من رسول الله (ص) عن الحکرة ان رجلا من قریش یقال له: حکیم بن حزام کان اذا دخل المدینة طعام، اشتراه کله فمر علیه النبی (ص) فقال له: یا حکیم، ایاک و ان تحتکر. (مستدرک الوسائل ‏468/2، ابواب تجارت، باب 22، حدیث 2، منقول از دعائم ‏35/2)

در این روایت از اینکه بلافاصله پس از ذکر کراهت احتکار می‎فرماید: و همانا پیامبر(ص) از احتکار مردی از قریش نهی نمود، می‎توان استشهاد نمود که آن حضرت از کراهت حرمت را اراده فرموده است. چنانچه پوشیده نیست.

تا اینجا چهار گروه از روایات را یادآور شدیم، و برخی از آنها اگرچه از جهت سند یا دلالت نارسا بودند ولی در بین آنها روایاتی که از هر نظر کامل و رسا بودند وجود داشت. علاوه بر اینکه از گستردگی این روایات برای انسان "علم اجمالی" حاصل می‎شود که برخی از آنها از معصوم صادر شده است. و در دلالت اکثر و بلکه تمام آنها بر حرمت احتکار حرفی نیست.

چگونگی جمع بین گروههای چهارگانه روایات

آنچه از گروه چهارم روایات باب استفاده می‎شود این است که احتکاری که از آن

ناوبری کتاب