سهل است." میتوان به وی اعتماد کرد.
2- "ورام بن ابی فراس" در کتاب خویش از پیامبر(ص) از جبرئیل روایت نموده که فرمود:
"به آتش جهنم نظر افکندم صحرائی در جهنم دیدم که میجوشید، گفتم: ای مالک، این برای کیست ؟ گفت: برای سه دسته: محتکران، شراب خواران و قوادان."اطلعت فی النار فرأیت وادیا فی جهنم یغلی، فقلت: یا مالک، لمن هذا؟ فقال: لثلاثة : المحتکرین و المدمنین الخمر والقوادین. (وسائل 314/12، ابواب آداب تجارت، باب 27، حدیث 11) قواد در روایت کسی است که زن و مرد نامحرم را از راه حرام به یکدیگر میرساند.
3- در من لایحضره الفقیه آمده است:
"و امیرالمؤمنین (ع) از احتکار در شهرها نهی فرمود."و نهی امیرالمؤمنین (ع) عن الحکرة فی الامصار. (وسائل 314/12، ابواب آداب تجارت، باب 27، حدیث 9)
اینکه مرحوم صدوق در من لایحضره الفقیه این روایت را به طور قطع و جزم به امیرالمؤمنین (ع) نسبت داده است، دلیل بر این است که ایشان این روایت را صحیح میدانسته؛ زیرا این گونه تعبیر با اینکه مثلا بگوید "از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده" فرق دارد. و نهی چه از نظر ماده و چه از نظر صیغه ظهور در حرمت دارد. [مگر اینکه دلیلی بر ترخیص داشته باشیم ].
4- در نهج البلاغه در نامه آن حضرت (ع) به مالک اشتر در ارتباط با وظایف تجار آمده است:
"با این همه در بسیاری از آنان طبیعت سختگیری و خوی ناپسند بخل و احتکار منافع و انحصارگری در معامله وجود دارد و این وسیله زیان رساندن به مردم و برای زمامداران عیب و ننگ است، پس از احتکار جلوگیری نما، همانا