41- باز در همان کتاب از مسند علی، از عبدالله بن شریک، از جد خود روایت نموده است که گفت:
42- باز در همان کتاب از ابن مبارک، از زید بن وهب روایت شده که گفت:
و روایات بسیار دیگری که در این زمینه وارد شده است.
در فصل نخست این بخش نیز روایاتی را یادآور شدیم که به این مضمون دلالت داشت و میتوان به آنها نیز مراجعه نمود.در پایان آنچه استاد بزرگوار از آیات و روایات در بیان اخلاق و ویژگی های انسانی اسلامی زمامداران و کارگزاران حکومت اسلامی یادآور شدند بجاست به این چند جمله از مورخ و جامعه شناس بزرگ اسلامی ابن خلدون که در مقدمه خویش بر تاریخ (مقدمه ابن خلدون) نگاشته نیز توجه شود: ایشان در فصلی از کتاب خویش که در تبیین ضرورت آراستگی کارگزاران اسلامی به اخلاق نیک نگاشته است مینویسد: آدمی برحسب فطرت و نیروی ادراک خویش به خصال نیکی نزدیکتر از خصال بدی است؛ زیرا بدی از جانب قوای حیوانی که در وی است صادر میشود ولی از جنبه انسانیت، آدمی به خصال نیکی نزدیکتر است؛ و سیاست و کشورداری تنها از این رو به انسان اختصاص یافته که وی انسان است، بنابراین صفت های نیک ویژگی سیاستمداری و فرمانروائی انسانهاست. گذشته از این، سیاست و فرمانروائی عهده داری امور خلق و خلافت از جانب خدا در میان بندگان اوست، و احکام خدا در میان بندگان او چیزی جز نیکی و مراعات مصالح مردم نیست، چنان چه شرایع گواه آن است... پس برای هر کس عصبیتی حاصل آید که قدرت وی را تضمین کند و به خصال نیک و پسندیده ای که متناسب با تنفیذ احکام خدا در میان خلق او باشد خوی گیرد، چنین کسی برای مقام خلافت در میان بندگان و عهده داری امور خلق شایسته است و در وی لیاقت احراز این مقام وجود خواهد داشت... و آن خصال عبارتند از: بخشش، گذشت از لغزشها و چشم پوشی از ناتوانان، مهمان نوازی و یاری رساندن به بیچارگان و ستمدیدگان، دستگیری از بینوایان، شکیبایی در سختی ها، وفاداری بر عهد، حراست از عرض و ناموس مردم، تعظیم شریعت و بزرگداشت علمائی که حافظ و نگهبان شریعت اند، پیروی از علمای شریعت که مردم را به عمل یا ترک کاری فتوا میدهند، خوش گمانی به عالمان دینی و اعتقاد به مردم دیندار و یاری جستن از آنان، شرم داشتن از بزرگان و پیران و گرامی شمردن آنان، فرمانبری از حق و از دعوت کننده به آن، دادرسی و انصاف دادن نسبت به درماندگان و بیچارگان و توجه به احوال آنان، گوش فرادادن به شکایت دادخواهان، دوری گزیدن از مکر و فریب و پیمان شکنی و خصلت های ناپسندی نظیر اینها. (مقدمه ابن خلدون، باب دوم فصل بیستم). و هم ایشان در جای دیگر در تبیین چگونگی دگرگونی نظام خلافت اسلامی