صفحه ۴۴۱

30- باز در همان کتاب به سند خود از هارون بن عنتره، از پدرش آمده است که گفت: در خورنق بر علی بن ابی طالب (ع) وارد شدم در حالی که حوله ای به تن داشت و از شدت سرما می‎لرزید، عرض کردم خداوند برای شما و خانواده شما در این مال بهره ای قرار داده و شما با جان خود اینچنین می‎کنید؟! فرمود:

"بلی، به خدا سوگند من از اموال شما هیچ چیز به خود اختصاص نداده ام و این حوله را از منزل خود - یا فرمود - از مدینه آورده ام."ای والله، لا أرزاء من أموالکم شیئا، و هذه هی القطیفة التی أخرجتها من بیتی، أو قال: من المدینة (تاریخ ابن عساکر، زندگینامه علی بن ابی طالب (ع)، ‏188/3)

31- باز در همان کتاب به سند خود از سفیان نقل شده است که گفت:

"علی (ع) آجری بر آجری و خشتی بر خشتی و چوبی بر چوبی در دوران زمامداری ننهاد، و خوراک آن حضرت را در جوالهائی از مدینه می‎آوردند."ما بنی علی آجرة علی آجرة و لا لبنة علی لبنة، و لا قصبة علی قصبة، و ان کان لیؤتی بحبوبه من المدینة فی جراب. (تاریخ ابن عساکر، زندگینامه علی بن ابی طالب (ع)، ‏188/3)

32- باز در همان کتاب به سند خود از مجمع تیمی آمده است که گفت:

"علی بن ابی طالب (ع) شمشیر خود را به بازار آورده و می‎فرمود: چه کسی این شمشیر را از من خریداری می‎کند؟ اگر چهار درهم داشتم که با آن یک پیراهن خریداری می‎کردم آن را نمی فروختم."خرج علی بن ابی طالب بسیفه الی السوق فقال: "من یشتری منی سیفی هذا؟ فلو کان عندی أربعة دراهم اشتری بها ازار ما بعته. (تاریخ ابن عساکر، زندگینامه علی بن ابی طالب (ع)، ‏189/3)

ناوبری کتاب